جدال ادراک! تحلیل طرح ساماندهی پیام رسان های اجتماعی
طرح «ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی» در کارگروه فضای مجازی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی موردبررسی قرارگرفته و در برههای توجهات کارشناسان و بازیگران فضای مجازی را به خود جلب نمود. گذشته از تمام انتقاداتی که گروههای مختلف به این طرح وارد دانستهاند، میتوان مرزبانی دیجیتال (ماده ۱۲) را چالشبرانگیزترین موضوع این طرح دانست.
مسئله مرزبانی را میتوان از ابعاد مختلف تحلیل نمود. بهعنوانمثال تحلیل نهادها و بازیگران این حوزه مسائلی همچون ارتباط این طرح با مصوبه «سیاستها و اقدامات ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی» شورای عالی فضای مجازی، نسبت مشروعیت شورای عالی فضای مجازی در مقایسه با مجلس شورای اسلامی جهت ورود به این موضوع، چرایی بررسی مرزبانی دیجیتال ذیل طرحی که مربوط به پیامرسانهای اجتماعی است، ابهام در مشخص کردن نقش بازیگران مختلف و… را پیش روی ما قرار میدهد.
توجه به این مسئله از حیث ماهیت و ادراک بازیگران (تحلیل ماهوی) موضوع حائز اهمیتی است که بهصورت تفصیلیتر به آن خواهیم پرداخت؛ چراکه ادراکات متنوع، باعث ایجاد عدم قطعیت ماهوی میان ذینفعان گردیده و فهم مختلفی برای هریک از آنان پدید آورده است. تلاش در جهت کاهش تشویش ذهنی و ایجاد درک مشترکی از این موضوع میتواند بسیاری از چالشهای این مسئله را مرتفع نماید.
ماده ۱۲ این طرح بیان میدارد که: «مرزبانی دیجیتال و دفاع سایبری از کشور و جلوگیری از بهرهبرداری غیرمجاز از دادههای مجازی در درگاههای ورود و خروج پهنای باند با محوریت ستاد کل نیروهای مسلح، توسط مراجع ذیربط انجام خواهد شد. حدودوثغور با پیشنهاد ستاد کل نیروهای مسلح به تصویب فرماندهی معظم کل قوا خواهد رسید.»
منتقدان این ماده بر این باور هستند که:
- فضای مجازی فضایی بدون مرز است و صحبت بر سر مرز و مرزبانی اساساً اشتباه است.
- مدیریت درگاههای ورودی و خروجی اینترنت امری تخصصی است که وزارت فاوا عهدهدار این مسئله است و نباید به غیرمتخصص سپرده شود.
- بحث مدیریت درگاههای ورودی ابعاد پنهان اقتصادیای دارد که نهادهای نظامی با بهانه کردن مسائل امنیتی به دنبال به دست آوردن آن منافع و مدیریت بر آن هستند.
- دخالت و مدیریت یکنهاد نظامی در این امر موجب افزایش تحریمهای اینترنتی علیه ایران میگردد.
- مذاکره و تعامل با جهان راهکار مؤثرتری از اعمال کنترل و مدیریتی همچون مرزبانی است.
گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات علیرغم منافع بیشمارش تهدیدات اقتصادی، امنیتی، تروریستی، فرهنگی،حقوقی و.. از قبیل نقض حقوق کودکان، کلاهبرداری، اعتیاد، قاچاق، جرائم سایبری و غیره نیز برای جوامع به وجود آورده است. نقض حقوق ملی، عمومی و بینالمللی بهواسطه این تهدیدات کشورها را ناچار به اعمال نظارت و کنترل بر فناوری اطلاعات و ارتباطات میکند.
چالشها از آنجایی شروع میشود که موافقان این طرح ادراکات منتقدان را اشتباه ارزیابی کرده و معتقدند که مرزبانی دیجیتال به معنای خارج کردن مدیریت از دست وزارت فاوا و در دست گرفتن تمامی اختیارات نیست؛ بلکه این طرح به دنبال مواجهه هوشمندانه با خدشهدار شدن ابعاد مختلف امنیت کشور است. در حقیقت این طرح دغدغه امنیت فضای مجازی را دارد و به عقیده آنها بازیگران مختلفی در این موضوع ایفای نقش میکنند که باید به هرکدام متناسب با فعالیتهایشان اختیار داد تا بتوان امنیتی کامل و همهجانبه را ایجاد نمود. لذا تعبیر آنها از مرزبانی، رصد و مقابله هوشمند با جرائم سایبری است. تأکید بر درگاه ورودی و خروجی نیز به این دلیل است که پیگیری و رصد جرائم ناشی از استفاده کاربران از خدمات خارجی نیازمند کنترل درگاههای ورودی و خروجی است؛ چراکه امکان پیگیری آنها در خارج از مرزهای کشور بسیار سخت و دشوار است.
تجربه ناموفق مذاکره نهادهای امنیتی با تلگرام، اینستاگرام و … برای فعالیت در چارچوب سیاستهای کشور و مقابله با جرائم سایبری در اتفاقاتی همچون عملیاتهای تروریستی ماه رمضان و دیماه ۱۳۹۶، ادلهای است که موافقان آن را ناقض فرضیه «تعامل بهجای کنترل» میدانند. بهطور خلاصه، تعامل با دیگر کشورها، مطالعه مدلهای مرزبانی آنان و شرکت فعال در کمسیونهای بینالمللی مربوط به امنیت و جرائم سایبری در عین کنترل مستقل مرزهای ورودی و خروجی کشور برای مقابله با تهدیدات سایبری رویکردی است که زمینهساز ایجاد چنین طرحی گردیده است.
درپایان باید گفت که وفاق و ایجاد درکی مشترک بین بازیگران اصلی این مسئله زمینه را جهت تصمیم گیری هرچه بهتر، به خدمت گرفتن این طرح در راستای منافع ملی و تأثیر یا عدم تأثیر این طرح فراهم خواهد کرد.