جایگاه نظری پلتفرم (Platform)
جایگاه نظری پلتفرم
اولین بار دیکشنری آکسفورد در اوایل ۱۵۷۴ از مثالهایی استفاده کرد که در آنها پلتفرم اشاره به «یک طراحی، یک مفهوم، یک ایده یا یک الگو» داشت. اما در طول تاریخ، این مفهوم را میتوان بهطورجدی در سه حوزه نظری دنبال کرد.
۱- پژوهشگران رشته مهندسی طراحی و طراحی صنعتی جزء متقدمین استفاده از مفهوم پلتفرم هستند، آنها زمانی از واژه پلتفرم استفاده کردند که خانوادهای از یک محصول را خلق کردند، خانواده محصولی که برای نیاز مشتریان اصلی طراحی شده بود و این امکان را داشت که بهسادگی با حذف، جایگزینی و یا اضافه کردن ویژگیهایی بهراحتی برای مشتریان سفارشیسازی شود. این ادبیات را میتوان با مفاهیمی نظیر تفکر پلتفرمی، فناوریهای پلتفرم، و سرمایهگذاری پلتفرم دنبال نمود.
۲- گروه دوم استراتژیست های فناوری هستند، این گروه از جایی به بحث پلتفرم ورود پیدا کردند که پلتفرمها را نقاط کنترلی در صنایع دیدند. پلتفرمها امکان ارزیابی و تخمین موفقت و شکست شرکتها را در سطح صنعت به دست میدهد. شرکتها البته به پلتفرمها از جهت به دست آوردن رهبری بازار و موفقیت ورود پیدا کرده اند.
۳- گروه سوم اقتصاددانان هستند، در ادبیات فارسی محدودی که از این موضوع داریم بایستی با عبارت اقتصاد اشتراکی آن را ردیابی نماییم. در اقتصاد، پلتفرم بهعنوان بستر یا واسطهای برای بازارهای دوسویه در نظر گرفته میشود که خدمات را برای دو گروه متمایز از بازیگران فراهم میآورد،
شاید بتوان ادعا کرد که امروزه پلتفرم در حوزه فضای مجازی بیشترین استعمال را دارد. در یادداشتهای بعدی با گونهشناسی که از پلتفرمها ارائه میشود، در خصوص پلتفرمهای نرمافزاری در گروه پلتفرمهای صنعت بحث خواهیم کرد.
یک نظر