مسائل خط‌ مشی فضای مجازی

رسانه قاتل؛ درنگی بر نقش رسانه های نوین در پروژه نفوذ دشمن در عصر فضای مجازی

 

در چند دهه اخیر با سلطه آمریکا بر فضای مجازی و به تبع بر رسانه‌های نوین و اجتماعی، چهره جدیدی از استعمار و نفوذ در سطح جهان مطرح شده است. استعماری که در کلمات رهبر معظم انقلاب، با عنوان «استعمار فرانو» بیان شده است[۱]. در این شیوه دیگر قدرت‌های بزرگ، ظاهراً تسلط و نفوذی بر دیگر دولت‌ها و ملتهایشان ندارند؛ اما در باطنِ ماجرا در تمام عرصه‌های سیاسی، فرهنگی ، اقتصادی و … بر تصمیمات و رفتار‌های دولتمردان و مردم آن کشور اثر می‌گذارند.

هدف دشمن؛ ایجاد تغییر در باورها و ذهنیت‌های افراد

اصل مهم در این شیوه، ایجاد تغییر در باورها و ذهنیت‌های افراد است که با هدف تغییر نامحسوس تصمیمات و به تبع نامرئی کردن فرهنگ گذشته آن ملت دنبال می شود. نکته بسیار مهم در این شیوه تغییر، ابزار استعمار است. در استعمار فرانو دیگر ادوات نظامی جایگاه ویژه‌ای ندارند و نقش اصلی را رسانه‌ها بازی می کنند. نقش رسانه‌ها در این شیوه تا حدی جدی است که به اعتقاد برنارد کوهن[۲]، ممکن است رسانه‌های امروزی نتوانند به مردم بگویند چگونه فکر کنند اما به جرأت می توانند به مردم بگویند در مورد چه چیزی بیاندیشند.

ابزار دشمن؛ رسانه‌های نوین

در این زمانه، رسانه آنقدر اهمیت یافته که ما واژه‌ای تحت عنوان «جنگ رسانه‌ای» را ذیل ادبیات مربوط به جنگ بیان می‌کنیم. در این جنگ، دشمن از توان و ظرفیت رسانه‌ها برای تضعیف کشور هدف و حفظ و تقویت منافع غرب و آمریکا استفاده می‌کند. به گفته آیت الله خامنه‌ای، هدف اصلی از این جنگ نرِم فکرشده و حساب شده، استحاله جمهوری اسلامی ایران و تغییر باطن و سیرت نظام، با حفظ صورت و ظاهر آن است.[۳] البته استحاله نظام، هدف اصلی جنگ رسانه‌ای و نفوذ است که می‌توان آن را در ابعاد گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و… نیز مورد بررسی قرار داد. در میان این موارد آن که از بقیه خطرناک‌تر است، نفوذ فرهنگی است. نفوذی که به گفته رهبر انقلاب کاری می‌کند که شخصی که تحت تاثیر نفوذ قرار گرفته، همان چیزی را فکر کند و بخواهد که آن مامور آمریکایی می‌خواهد و فکر می‌کند؛ بنابراین خیال دشمن آسوده است؛ بدون اینکه لازم باشد خودش را به خطر بیندازد و وارد عرصه بشود، افراد در جهت اهداف وی کار میکنند.[۴]

حال در عصر فضای مجازی با نفوذ گسترده رسانه‌ها در میان مردم، دشمن سپاهی از پیاده نظام را به طور مجازی تربیت می‌کند. رسانه ها نیز با استفاده از روش های گوناگون مانند تقویت افتراقی سعی در تغییر ذهنیت‌ها و رفتار مردم و یا جهت دادن به آن می‌نمایند. تقویت افتراقی به معنای کاربرد تقویت و خاموشی به منظور افزایش تحقق رفتار مطلوب و کاهش موانعی است که تحقق رفتار مطلوب را با اختلال روبرو می‌سازد. به عبارت دیگر، هنگام وقوع حادثه ای در هر نقطه از جهان، رسانه‌ها تلاش می کنند تا با پاسخی مناسب و سریع، ضمن پوشش خبری آن با استفاده از برنامه‌های مختلف، آن واقعه را طوری روایت و تکرار کنند که به عنوان عاملی در راستای منافع خود که همان منافع نظام سلطه و غرب است، تبدیل شود. پس از این مرحله، رسانه‌ها از راهبرد شکل‌دهی افکار عمومی استفاده می‌نمایند. از شکل‌دهی برای گسترش رفتار خاصی استفاده می شود که فرد در حال حاضر بروز نمی‌دهد. برای شروع فرآیند شکل دهی، رفتار فرد را که شبیه رفتار هدف است، شناسایی می کنند. با تقویت این رفتار به صورت گام به گام و با ترفند‌های گوناگونی مانند روایت سازی، تکرار یا … در اغلب اوقات، فرد شروع به بروز دادن این رفتار می‌کند. دقیقا رسانه ها نیز چنین تأثیری بر مخاطب می گذارند و رفتار وی را در مسیر خود تغییر می‌دهند. در این فضاست که گروه مخاطب بر اساس اطلاعات رسانه‌ای و نه لزوما اتفاق واقعی پیش آمده، رفتاری را بروز می دهند که به عنوان پیامد اطلاع رسانی رسانه‌ها تلقی می‌شود. سپس از همین پیامدها به عنوان پیش فرضی برای دیگر روایت‌ها و اخبار خود بهره می گیرند. البته در کنار نقش رسانه‌ها نباید از نقش خانواده، گروه همسالان، شعائر و سنت های اجتماعی نیز غافل ماند.

نتیجه نفوذ؛ تربیت پیاده نظام و به شهادت رساندن نیروهای فعال انقلاب

با چنین روندی ما باید هر لحظه منتظر اتفاقاتی نظیر ترور و شهادت دو روحانی مجاهد در حرم مطهر رضوی در فروردین ماه ۱۴۰۱ باشیم. زیرا در هر عملیات رسانه‌ای، سه مولفه اصلی نقش دارند:

  1. عامل: رسانه‌ها و عوامل پشت پرده اند که با انگیزه های مختلف سیاسی، فرهنگی، روانی، امنیتی و … پیام را با رمزگذاری خاصی منتشر می کنند.
  2. پیام: آن خبر یا روایتی که از طرف عامل به سوی دریافت کننده فرستاده می شود.
  3. دریافت کننده: در دریافت پیام عوامل متعددی مانند زمینه های روان شناختی و فرهنگی دخیل اند. به گفته استوارت هال[۵] پیام‌ها توسط تولیدکننده پیام رمزگذاری یا منتشر می‌شوند، اما سپس توسط مخاطبان مختلف به یکی از سه روش زیر رمزگشایی یا تفسیر می‌شوند:
    • هژمونیک[۶]: پذیرفتن تمام پیام به همان صورتی که رمزگذاری شده و با همان قصدی که فرستنده داشته‌ است.
    • تسامح یافته[۷]: پذیرفتن جنبه‌هایی از پیام نه تمام آن.
    • مخالف: نپذیرفتن نحوه رمزگذاری پیام و حتی مخالفت با آن.

حال در این میان باید نقشه فرهنگ‌سازی غرب در قالب انواع برنامه‌ها مثل استفاده از مسائل حاشیه شهر و پراکندگی جمعیت شناختی مذهبی و فرهنگی در مناطق مختلف ایران را به دقت مورد بررسی قرار داد که این مسأله باعث می‌شود پیام های غرب راحت تر به شکلی که او می خواهد رمزگشایی شود. لذا در مرحله بعد، فرد قبل از این که در دنیای واقعی قاتل دیگران شود، ابتدا خود قبلی‌اش را می کشد (یا به تعبیری به قتل می رسانند) و شخص جدیدی متولد می‌شود. وی در ادامه به سراغ اهدافی می‌رود که در خودآگاه و ناخودآگاه او ثبت شده است؛ همان طور که مشهود است، یکی از اهداف دشمن در این جنگ نرم رسانه‌ای، نهاد روحانیت است و می توان آن را از تیتر‌های رسانه‌های معاند و روایت‌سازی آن‌ها از وقایع دریافت. اما راه حل چیست؟ چگونه باید در مقابل جریان نفوذ دشمن ایستاد؟

راه مقابله با نفوذ دشمن؛ جهاد تبیین

پاسخ نهایی به این سوال در بیانات رهبر معظم انقلاب مشهود است: «جهاد تبیین».

«شما جوانان عزیز به مسئله‌ی «تبیین» اهمّیّت بدهید. خیلی از حقایق هست که باید تبیین بشود. در قبال این حرکت گمراه‌کننده‌ای که از صد طرف به سمت ملّت ایران سرازیر است و تأثیرگذاری بر افکار عمومی که یکی از هدفهای بزرگ دشمنان ایران و اسلام و انقلاب اسلامی است و دچار ابهام نگه داشتنِ افکار و رها کردن اذهان مردم و بخصوص جوانها، «حرکت تبیین» خنثی‌کننده‌ این توطئه‌ دشمن است.»[۸]

اما جهاد تبیین، امر ساده ای نبوده و دارای پیچیدگی هایی است که نیاز به بررسی و آموزش دارد. فضا، فضای جنگ است لذا باید افسران و سرباز‌های جبهه حق نیز سواد لازم برای این مواجهه را داشته باشند. چند نکته مهم و کلی در مورد این جهاد وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. اولاً، جهاد تبیین فقط مختص مسئولین نیست. هم مردم و مسئولین هر کدام به سهم و شکل خود باید در این فضا جهاد کنند. ثانیاً، اصل کلی و مهم تبیین در فضای مجازی باید مد نظر قرار گیرد و آن اینکه محور، پاسخ به اشکالات و ابهام آفرینی ها و انتشار افکار صحیح[۹] بر پایه امید آفرینی است. البته امیدآفرینی به هر قیمتی مدنظر نیست. یعنی نیازی به تغییر واقعیت ها برای گستردن امید در جامعه نیست[۱۰] بلکه انتشار واقعیت‌ها به شکل منصفانه با استفاده از ابزار‌های گوناگون، با اصول مشخص اسلامی و در زمان مناسب خود، می تواند موفقیت را به عمل آورد. نکته آخر نیز اینکه، صِرف جهاد تبیین کافی نیست و در کنار آن اقدامات متعدد دیگری در ابعاد سیاسی، امنیتی، فرهنگی و … باید صورت گیرد مانند افزایش قدرت دفاعی و امنیتی و دیپلماسی سیاسی که در جای خود حائز اهمیت است.

 

[۱] بیانات رهبر معظم انقلاب، ۱۱/۹/۱۳۸۳

[۲] Bernard Cohen

[۳] بیانات رهبر معظم انقلاب، ۲۰/۷/۱۳۹۴

[۴] بیانات رهبر معظم انقلاب، ۴/۹/۱۳۹۴

[۵] Stuart Hall

[۶] Hegemonic

[۷] Metaphor

[۸] بیانات رهبر معظم انقلاب، ۵/۷/۱۴۰۰

[۹] برگرفته از بیانات رهبر معظم انقلاب، ۵/۷/۱۴۰۰

[۱۰] برگرفته از بیانات رهبر معظم انقلاب، ۱۲/۷/۱۳۹۷

 

منابع:

  1. پورکاوه دهکردی, م., & صلواتیان, س. (۱۳۹۶). فرآیند ساز و کار پروژه نفوذ بر مبنای دیدگاه مقام معظم رهبری. فصلنامه علمی-پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی, ۱۱۷-۱۴۰٫
  2. خالقی, م. (۱۳۹۲). نقش و تأثیر رسانه های جمعی بر وقوع قتل های شرافتی. رسانه و فرهنگ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی, ۲۷-۵۳٫
  3. شبابی, م., & آقاسی, م. (۱۳۹۰). تاثیر رسانه بر افکار عمومی، با استفاده از روش تقویت افتراقی نمونه موردی، قتل ندا آقا سلطان. فصلنامه فرهنگی-دفاعی زنان و خانواده, ۸۳-۱۱۶٫
  4. صلح میرزایی, س. (۱۴۰۰). جهاد تبیین در اندیشه حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای. تهران: انتشارات انقلاب اسلامی.
  5. فیروزآبادی, س. (۱۴۰۰). عملیات تاثیر؛ نبردی امروزین در فضای مجازی برپایه علوم شناختی و فناوری اطلاعات. تهران: انتشارات پژوهشگاه فضای مجازی.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا