چهارچوبی برای ارزشیابی فضای مجازی
برای قضاوت راجع به هر پدیدهای طبق تعریف ارزشیابی، دو مفهوم شایستگی و صلاحیت میتواند یک چهارچوب مفهومی برای تحلیل پدیدهها ارائه نماید.
طبق این تعریف، مفهوم «شایستگی» به بررسی ارزشهای ذاتی پدیده مورد ارزشیابی میپردازد. «صلاحیت» نیز مبتنی بر ارزشهای عرَضی (نیازهای کاربران و بستر استفاده از پدیده مورد ارزشیابی) است. زبان بررسی «شایستگی»، فنی و تخصصی است، ولی «صلاحیت» کمتر از بار فنی و تخصصی برخوردار است و به فهم نیازهای بستر و ارزیابی اهداف و اثرات مورد ارزشیابی میپردازد.
به روابط انسانها مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات که منجر به شکلگیری نظامهای اجتماعی میگردد، فضای مجازی گفته میشود. فناوری اطلاعات و فناوری ارتباطات بستر شکلگیری تعاملات اجتماعی بوده و اعتماد افراد و ایجاد ارتباط و درنهایت، ایجاد نظامهای اجتماعی، اثر آن تلقی میشود.
برای ارزشیابی فضای مجازی میتوان به دو بعد مکمل یکدیگر اشاره کرد. زمانی که ارزش یاب، بعد فنی و زیرساختی فضای مجازی کشور را بررسی نماید، در حال بررسی «شایستگی» فضای مجازی است؛ یعنی فضای مجازی را از بعد فناوریهای اطلاعات و ارتباطات موردبررسی قرار میدهد. اما اگر ارزش یاب به دنبال بررسی میزان رفع نیاز کاربران فضای مجازی، اهداف و اثرات حاصل از نظامهای اجتماعی منتج از آن باشد، «صلاحیت» فضای مجازی را بررسی میکند. پرسش اصلی در ارزیابی صلاحیت این است که آیا یک مداخله/ سیاست/ برنامه خاص در فضای مجازی کشور، به صلاح است؟ نیازهای کاربران و جامعه را تأمین میکند؟ اثرات مثبت و منفی حاصل از آن در جامعه چیست؟
نکته مهم این است که شایستگی و صلاحیت الزاماً رابطه مستقیم با یکدیگر ندارند. لذا ممکن است یکچیز دارای شایستگی باشد (مثلاً توانایی افزایش پهنای باند در کشور) اما صلاحیت نداشته باشد (در صورت عدم بلوغ فرهنگی-اجتماعی جامعه برای استفاده از فناوریهای جدید). پژوهشگران خطمشی نیز باید این التفات را در بررسی گزارشهای مربوط به این حوزه داشته باشند تا بتوانند تشخیص دهند، گزارشهای عملکرد دولت، به نام شایستگی، نتایجی را با عنوان صلاحیت بیان نکرده باشد.