ChatGPT؛ شخصیت حقیقی یا حقوقی؟!
در دو یادداشت اخیر (ChatGPT؛ غول فناوریهای برهم زننده و ChatGPT؛ حقوق و هوش مصنوعی)، سعی شد در خصوص چیستی ChatGPT و ارتباط آن و سایر ابزارهای هوش مصنوعی با عرصه حقوقی بحث و بررسی صورت پذیرد. پس از شکلگیری شناخت اجمالی در این خصوص، در این یادداشت به یکی از مبناییترین چالشهای حقوقی که هوش مصنوعی و بهطور خاص ChatGPT با آن مواجه است پرداخته میشود.
در گام اول و بهعنوان یکی از مبناییترین چالشهای حقوقی که هوش مصنوعی و بهطور خاص ChatGPT بهعنوان مصداق پیشرفتهترین هوش مصنوعی عمومی با آن مواجه است، موضوع «شخصیت» داشتن یا نداشتن ChatGPT است. این موضوع در عالم حقوق کلید ورود به مباحث حقوقی است و بر بسیاری از موضوعات دیگر ازجمله مسئولیت مدنی، مسئولیت کیفری، پاسخگویی و … اثر میگذارد.
مفهوم «شخصیت» در دانش حقوق چیست؟
در دانش حقوق وقتی بیان میشود موجودیتی شخصیت دارد، به این معنا است که دارای اهلیت تمتع و اهلیت استیفا است. اهلیت تمتع یعنی یک موجود ظرفیت آن را داشته باشد که طرف حق و تکلیف قرار بگیرد و بتوان بر آن حق یا تکلیف بار کرد. مثلاً تاکنون بیان میشد که بر اشیا نمیتوان هم حق و هم تکلیف بار کرد؛ بنابراین اهلیت تمتع ندارند و بهتبع آن شخصیت هم ندارند. از طرفی اهلیت استیفا متأخر از اهلیت تمتع است و به این معنا است که موجودیتی که اهلیت تمتع دارد بتواند و مجاز باشد حق و تکلیف خودش را اعمال کند. بهعنوانمثال یک فرد بالغ و عاقل دارای اهلیت استیفا است اما یک نوزاد تازه متولدشده، درست است که دارای اهلیت تمتع است، اما نمیتواند و مجاز نیست حق و تکلیف خود را اعمال کند، بلکه نیازمند یک قیّم است که متولی حقوق و تکالیف او شود. به عبارتی با وجود اهلیت تمتع شخصیت ایجاد میشود و با اهلیت استیفا شخصیت کامل میشود.
اگر بخواهیم یک لایه عمیقتر به اهلیت نگاه کنیم و بررسی کنیم مبنای اهلیت داشتن یا نداشتن چیست، بایستی مشخص شود که چه موجودی میتواند دارای اهلیت تمتع باشد؟ در فلسفه محض و فلسفه حقوق این بحث محل تأمل قرار گرفته است و بهطور خلاصه هر موجودیتی که بهصورت بالقوه یا بالفعل موجد اراده انسانی باشد میتواند دارای شخصیت باشد. اراده، یکی از صفات نفس است که به ایجاد یا ترک فعلی تعلق میگیرد و دارای مقدماتی، ازجمله ۱) مرحله تصور است؛ یعنی انسان ابتدا چیزی را تصور نموده و ۲) سپس بررسی میکند که آیا فایده و مصلحتی دارد یا نه بعد از تصدیق فایده آن، ۳) به آن تمایل پیدا میکند و به دنبال آن، هیجانی در نفس او پیدا شده و در پایان، حالت نفسانیهای به نام «اراده» برای وی پدید میآید که از آن به «شوق مؤکد» تعبیر مینمایند[۱].
از طرفی شخصیت به دو بخش شخصیت حقیقی و شخصیت حقوقی دستهبندی میشود. شخصیت حقیقی، شخصیتی است که مختص افراد بشر اعتبار شده است. شخصیت حقوقی برای گروهی از انسانها، یک شرکت، یک سازمان و حتی برای مجموعه اموال وقفی به حکم قانون و در صورت وجود ضرورت، ایجاد میشود. ضرورت ایجاد شخصیت حقوقی در دانش حقوق این بوده است که افراد بتوانند با خیال راحتتر و با استقلال بیشتری به برخی از فعالیتهای گروهی مانند فعالیتهای تجاری، اداری و … بپردازند، بدون اینکه مستقیما حقوق و تکالیف سنگین بر خودشان بار شود. به عبارت دیگر شخصیت حقوقی زمانی ضرورت پیدا میکند که یک نهاد برای تعاملات خود نیازمند استقلال شخصیتی از اشخاص حقیقی مرتبط با خود باشد و درصورتیکه قانون کشور شخصیت مستقل برای آن نهاد را به رسمیت بشناسد، واجد شخصیت حقوقی مستقل میشود. بهعنوانمثال اگر شرکتی خسارتی به شرکت دیگر وارد کند، مسئولیت جبران خسارت با شرکت است نه مدیرعامل آن شرکت. همچنین شخص حقوقی، همه حقوق و تکالیفی را که شخصیت حقیقی میتواند داشته باشد دارد مگر آنهایی که مختص به انسانها هستند؛ مثل ازدواج، بنوت و…
آیا ChatGPT شخصیت دارد؟
با توضیحاتی که بالاتر بیان شد باید به سؤالهای زیر پاسخ داد:
- آیا ChatGPT دارای اراده است؟ اگر خیر آیا متصور است هوش مصنوعی در آینده به این مراحل برسد؟
- آیا ChatGPT دارای اهلیت تمتع است؟
- آیا ChatGPT دارای اهلیت استیفا است؟
- در صورت فرض شخصیت برای ChatGPT، شخصیت حقیقی دارد یا شخصیت حقوقی؟
در پاسخ به سؤال اول به نظر مشخص است که با پیشرفتی که تا هماکنون در حوزه هوش مصنوعی و در مورد فناوری ChatGPT انجام شده است، نمیتوان ادعا کرد هوش مصنوعی، حتی در پیشرفتهترین حالت خود دارای اراده انسانی باشد؛ اما اینکه در آینده آیا چنین امری محقق میشود یا خیر، هم چنان در حالهای از ابهام است و در این خصوص باید در فلسفه فنّاوری و فلسفه محض بحث کرد که آیا امکان این امر وجود دارد یا امری محال است. اجمالاً در این بحث، موضوع خودآگاهی هوش مصنوعی مطرح میشود که آن را آینده هوش مصنوعی میدانند. این نوع هوش مصنوعی فوقالعاده هوشمند بوده و آگاهی، احساسات و خودآگاهی خاص خود را خواهد داشت و این ماشینها هوشمندتر از ذهن انسان عمل میکنند.[۲] البته چنین هوشی تاکنون مصنوع دست بشر نشده است و فعلاً وجود خارجی ندارد. در فرضی که هوش مصنوعی بتواند به خودآگاهی و اراده انسانی دست یابد، آنگاه شاید بتوان در خصوص شخصیت حقیقی داشتن آن در عرصههای حقوقی، تأمل جدیتری داشت. در هر صورت با پیشرفتی که تا کنون در هوش مصنوعی دیده میشود، نمیتوان برای آن شخصیت حقیقی قائل بود و آن را همارز شخصیت انسانی در نظر گرفت؛ بنابراین ازاینجهت امکان تصور اهلیت تمتع و اهلیت استیفا وجود ندارد.
اما در خصوص شخصیت حقوقی ChatGPT میتوان تأمل بیشتری کرد. یکی از تمایزهایی که برای شخصیت حقوقی و شخصیت حقیقی در حقوق مطرح میشود این است که شخص حقیقی قابل مشاهده و دارای ماهیت طبیعی است. درحالیکه مشاهده و درک طبیعی شخصیت حقوقی غیرممکن است و وجود آن امری اعتباری است؛ یعنی شرکت یا یک وزارت خانه ماهیت طبیعی ندارد بلکه شخصیتی است که بر اساس ضرورت و توسط قانون شکل گرفته است. بنابراین در فضای اعتباریات جعل شخصیت حقوقی برای هوش مصنوعی پیشرفته و خودآگاه، یا حتی برای هوش مصنوعی ChatGPT امری محال نیست و در فضای امور اعتباری این امر امکان پذیر است.
جعل امور اعتباری بنابر مصالحی انجام میشود. مثلاً جعل شخصیت حقوقی برای شرکتهای تجاری به دلیل مصالح اقتصادی مختلفی است که ایجاب میکند امور تجاری و شخصی تاجر از یکدیگر مستقل باشد، صورت میگیرد؛ بنابراین شخصیت مستقلی برای امور تجاری تجار به نام شرکت در قالبهای مختلف جعل شده است. یا در مثالی دیگر جعل شخصیت حقوقی برای یک وزارتخانه به این جهت که بتواند تعاملات حقوقی داشته باشد و مستقلاً امور و تکالیف بر عهده خود را پیش ببرد، صورت میپذیرد.
در خصوص اینکه آیا ضرورت دارد برای هوش مصنوعی شخصیتی حقوقی جعل کرد یا خیر میتوان بر اساس انواع هوش مصنوعی رویکردهای مختلفی بیان کرد:
- در اغلب مواردی که هوش مصنوعی از نوع هوش مصنوعی تخصصی (هوش مصنوعی باریک)[۳] باشد، ضرورتی بر ایجاد شخصیت حقوقی مستقل برای هوش مصنوعی نیست. در این موارد غالباً کنترل قابلتوجهی توسط برنامهنویسان و طراحان هوش مصنوعی بر فرایندهای آن در حین طراحی و پسازآن وجود دارد و ایجاد و توسعه بخشهای مختلف هوش مصنوعی تحت نظارت و کنترل توسعهدهندگان آن است؛ بنابراین میتوان به شخصیت داشتن مالک هوش مصنوعی که یک شخص حقیقی یا حقوقی است، اکتفا کرد و حقوق و تکالیف مختلف را بر او بار کرد.
- اما در شرایطی که هوش مصنوعی از نوع هوش مصنوعی عمومی[۴] باشد به نظر میرسد سطح کاربرد هوش مصنوعی بسیار گسترده خواهد بود و در بسیاری از موارد کنترل مؤثری از طرف توسعهدهندگان بر هوش مصنوعی وجود نخواهد داشت و هوش مصنوعی بر اساس دادههای عظیم و مختلفی که به دست میآورد توسعه پیدا میکند. در این نوع از هوش مصنوعی دو حالت متصور است:
- حالت اول شرایطی است که حقوق یا تکالیف، به صورت مستقیم منتسب به سیستم استنتاجی باشد که توسط توسعهدهندگان هوش مصنوعی و برنامه نویسان ایجاد شده است. در این صورت به نظر میرسد حقوق و تکالیف متوجه شخص توسعهدهندگان است که بهاحتمالزیاد یک شرکت بزرگ خواهد بود و در این صورت ضرورتی برای ایجاد شخصیت حقوقی مستقل وجود ندارد و حقوق و تکالیف مرتبط با هوش مصنوعی به شرکت توسعه دهنده آن بر میگردد.
- اما در فرض دیگر، حقوق و تکالیف یا واقعهای که بهواسطه آن حق و تکلیفی برای هوش مصنوعی ایجاد میشود، مستقیماً منتسب به توسعهدهندگان نبوده و اغلب به پایگاه دادهای برمیگردد که هوش مصنوعی عمومی بر اساس آن به نتیجهای رسیده است. در این صورت اگر توسعهدهندگان سیستم استنتاج ضوابط لازم را رعایت کرده باشند، حق و تکلیف نباید بر آنها بار شود و در این فرض ضرورت وجود شخصیت حقوقی مستقل برای هوش مصنوعی مشخص میشود. (البته در این شرایط نیز به نظر میرسد هم چنان امکان دارد تکالیف و مسئولیتها و حقوق ناظر بر هوش مصنوعی را میان اثرگذاران مختلف توزیع کرد). ضرورت این رویکرد نیز در عدم ایجاد مانع برای توسعه هوش مصنوعی است، چراکه اگر هوش مصنوعی در این شرایط شخصیت حقوقی مستقلی نداشته باشد، حقوق و تکالیف سنگینی بر توسعهدهندگان بار میشود که از پس آن برنمیآیند.
- در حالتی که فرضاً در آینده با هوش مصنوعی فوقالعاده[۵] مواجه بشویم. به نظر میرسد ابتدا باید متخصصان فلسفه محض و فلسفه فنّاوری مشخص کنند که آیا اراده انسانی برای هوش مصنوعی وجود دارد یا خیر؟ در صورت مثبت بودن پاسخ وجود شخصیت حقیقی یا شخصیتی در حکم آن ضرورت پیدا میکند؛ اما درصورتیکه وجود اراده انسانی احراز نشود، میبایست مشابه با دو فرض مذکور در هوش مصنوعی عمومی مواجهه کرد.
با مباحثی که مطرح شد، پاسخ سؤال دوم و سوم در خصوص اهلیت تمتع و استیفا نیز مشخص میشود. درصورتیکه قائل به شخصیت حقیقی یا حقوقی برای هوش مصنوعی نباشیم، اهلیت تمتع و استیفا مطرح نیست اما در شرایطی که قائل به شخصیت حقوقی برای هوش مصنوعی باشیم، اهلیت تمتع و استیفا دارد اما با محدودیتی که طبق ماده ۵۸۸ قانون تجارت ایران ذکر شده است، «شخص حقوقی، میتواند، دارای کلیه حقوق و تکالیفی شود که قانون برای اشخاص حقیقی، قائل شده است، مگر حقوق و وظایفی که بر اساس طبیعت انسانی، فقط انسان میتواند دارای آن حقوق باشد، مانند زوجیت، نفقه و سایر موارد». در فرضی که در هوش مصنوعی فوقالعاده مطرح شد نیز قابلتأمل است که محدودیتهای اهلیت تمتع و استیفا هوش مصنوعی تا کجاست؟
پینوشتها:
[۱] مشکینی، علی، اصطلاحات الاصول، ص ۲۸.
[۲] غلامرضا پور، محمد جواد و همکاران (۱۴۰۱). مروری بر مفهوم، پیشینه و جایگاه هوش مصنوعی در نظام حکمرانی فضای مجازی، تهران: مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام، ص ۲۰٫
[۳] Narrow AI
[۴] General AI
[۵] Super AI