مسئله بنیادین حکمرانی فضای مجازی: مظلومیت علم و فناوری با فرار نخبگان به تجارت
جواد آزادی، پژوهشگر هسته خطمشی فضای مجازی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)
در جمعی از نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی با رهبر انقلاب اشاره کرد:
جواد آزادی، پژوهشگر هسته خطمشی فضای مجازی مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام صبح امروز(چهارشنبه) در دیدار جمعی از نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی با حضرت آیتالله خامنهای به ایراد سخن پرداخته است:
وی با تحلیل روندهای بینالمللی حکمرانی فضای مجازی و شکلگیری نهادهای توسعهای جدید، چارچوبی چهارسطحی برای حکمرانی فضای مجازی انقلاب اسلامی پیشنهاد داد که نقشآفرینی فعال جمهوری اسلامی ایران در این تحولات را دنبال میکند. ۱- سطح ظرفیتسازی حکمرانی، ۲- سطح (بخشی) حکمرانی بر فضای مجازی، ۳- سطح (ملی) حکمرانی با فضای مجازی ۴- سطح فراملی حکمرانی فضای مجازی
این پژوهشگر مرکز رشد، مهمترین مسئله سطح اول را سرمایه انسانی و علم و فناوری عنوان نمود و راه حل مسئله فضای مجازی کشور را نیز از اقتدار درون زای ناشی از علم و فناوری مطرح کرد. وی از معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به دلیل اهتمام و تمرکز به توسعه تجارت و نپرداختن به توسعه علم و فناوری که وظیفه اصلی این معاونت است، انتقاد کرد و این موضوع را موجب تغییر ذائقه نخبگان و عدم تمایل آنها برای توسعه علم و فناوری عنوان نمود؛ موضوعی که با پوشش اقتصاد دانشبنیان و اقتصاد دیجتال در این سالها توسط معاونت پیگیری شده است و موجب زمین ماندن نیازهای اصلی فناورانه کشور در فضای مجازی شده است.
وی در ادامه با تبیین سطوح مختلف حکمرانی فضای مجازی، مشکلات اصلی و راه حلهای پیشنهادی خود را ارائه نمود. در ادامه متن کامل این سخنرانی، تقدیم میشود:
بسمالله الرحمن الرحیم
وَلَو قاتَلَکُمُ الَّذینَ کَفَروا لَوَلَّوُا الأَدبارَ ثُمَّ لا یَجِدونَ وَلِیًّا وَلا نَصیرًا (فتح، ۲۲)۱
از حدود ۷۰ سال پیش، نظام حاکم در غرب با عناوینِ بزکشدهی «توسعه»، «حکمرانی خوب» و اخیراً «توسعه پایدار»، تلاش در استحاله دولتهای مستقل داشته است؛ موضوعی که به تعبیر خودشان، منجر به «دولت توخالی» میشود.
تحولات بینالمللی فضای مجازی نشان میدهد قرن ۲۱ نیز آبستن تحولات جدید توسعهای است؛ اگر در قرن بیستم، جهانیسازی و به تعبیر دقیقش غربیسازیِ دنیا، از طریق «جریان آزاد کالا و خدمات» دنبال میشد؛ امروز، از طریق «جریان آزاد داده و اطلاعات» دنبال میشود.
گزارش اخیر آنکتاد نشان میدهد که بهزودی آمریکا و اروپا مشکلات خود را در خصوص «داده» حل خواهند نمود تا در لایههای نظامسازِ فضای مجازی اهداف جهانیسازی خود را دنبال نمایند. به همین منظور نهادهای توسعهای جدید با شعار «تحول دیجیتال» شکل خواهد گرفت؛ اگر در قرن بیستم با شعار ظرفیتسازی و فعالسازی عناصر داخلی، «استعمار فرانو» را در کشورهای جهان سوم دنبال میکردند، در قرن ۲۱ ام با شعار «تحول دیجیتال»، شاهد استعمار جدیدی خواهیم بود که آن را «استعمار پلتفرمی» مینامیم.
در استعمار پلتفرمی، مالکین پلتفرمها تلاش میکنند تا به نحو حداکثری تعاملات اجتماعی را به دامن پلتفرمهای خویش بکشانند و با وضع قواعد، کنش انسانها را هدایت کرده و در سطح جهانی نظامسازی کنند. «داده» چنان قدرت تحلیلی ایجاد میکند که در نظریات جدید، حکومت و قلمرو حکمرانی، از آنِ کسی است که داده را در اختیار دارد.
حال سؤال این است که در این تحولات تمدنی، تکلیف انقلاب اسلامی با استقلال و ارزشهایش چیست؟ چگونه میتوان از فرصتهای بینظیر فضای مجازی استفاده نمود و از رقبای خویش سبقت گرفت؟
عموماً در پاسخ به این سؤالات شبکه ملی اطلاعات طرح میشود، اگرچه شبکه ملی یک سیاست قطعی و لازم است اما کافی نیست و بایستی در سطوح دیگر نیز به مواجهه با فضای مجازی برویم؛ بدین منظور «چهارچوب چهارسطحی حکمرانی فضای مجازی» پیشنهاد میشود:
سطح اول؛ ظرفیتسازی حکمرانی:
این سطح، شرطِ لازم حکمرانی است و توسعه سرمایه انسانی و علم و فناوری مهمترینِ مسائل آنست. البته طی ۸ سال اخیر مفهوم راهبردی اقتصاد دانشبنیان توسط معاونت علمی و فناوری فروکاهیده شده و بهجای تأکید بر چرخه کامل تولید علم و فناوری تا تجاریسازی، عمدتاً بر بخش تجارت تأکید شده است و بیش از تولیدکنندگان فاوا، تجارِ استفادهکننده از فاوا توسعه یافتهاند، درنتیجه امروز در اکثر فناوریهای مرتبط با فضای مجازی، وابسته به غرب هستیم؛ البته خسارت اصلی جای دیگری است: با ذائقهسازی که به سبب کسبوکارهای زودبازده و پربازده شکل گرفته است، «موازنه علم و ثروت» بههمخورده و نخبگان دانشگاهی تمایل کمتری به توسعه علم و فناوری دارند؛ امروز دانشگاه، بهعنوان نهاد اصلی تولید علم، شاهدِ مهاجرت روزافزون نخبگان به نهاد تجارت است. اگر روزی فرار مغزها به خارج مطرح بود امروز فرار مغزها به تجارت نیز اضافه شده است. حتی قاطبه نخبگانی هم که در یک دهه گذشته به کشور بازگشتهاند، به بخش تجارت رفتهاند.
سطح دوم (بخشی)؛ حکمرانی بر فضای مجازی:
این سطح از مواجهه به شکلگیری زیستبوم فضای مجازی کشور بر بستر شبکه ملی اطلاعات اشاره دارد؛ حقیقتاً سند طرح کلان و معماری شبکه ملی که به تصویب شورای عالی رسیده است، جای تشکر و مباهات دارد اما مهم اجرای سند است. امروز درست یا غلط، کشور از پوشش صددرصدی شبکه اینترنت عبور کرده و طی دو سال گذشته ترافیک، رشد ۳۰۰ درصدی داشته است؛ بنابراین بایستی به رقابتپذیری شبکه ملی اطلاعات با شبکه اینترنت بیندیشیم و «کیفیت» را هدفگذاری نماییم. بهعنوان یک شهروند عرض میکنم، مردم خدمات با کیفیت میخواهند و چهبهتر که این خدمات از درون کشور تأمین شود؛ مسئولین نباید کمکاری خود را در تأمین خدماتِ با کیفیت با فیلترینگِ خدمات خارجی سرپوش گذارند.
سطح سوم (ملّی)؛ حکمرانی با فضای مجازی:
در این سطح با خدمات کاربردی و محتوایی فضای مجازی مواجه هستیم که می توانیم از طریق آنها نظامهای گوناگون اجتماعی را حکمرانی نماییم. حال میتوانیم مبتنی بر ارزشهای انقلاب اسلامی نظامسازی کنیم و یا با رویکردی منفعلانه، فضای مجازی را مذبح ارزشهای انقلاب و دستاویزی برای استحاله نظام از درون نماییم. این مفهومی است که غربیها «نفوذ پلتفرمی» مینامند.
اگر زیرساخت فاوا در کشور توسعه داده شود اما نسبت به نظامهای اجتماعی لابشرط دیده شود، به ورطه توسعه غربی خواهیم افتاد، موضوعی که از سال ۹۲ در کشور رخ داد و بهیکباره، تأکید میکنم بهیکباره ظرف ۸ سال هر سه نسخه توسعه اقتصادی، سیاسیـاجتماعی و حکمرانی خوب از قِبل فضای مجازی در کشور تحقق نسبی یافت.
بهعنوان نمونه با توسعه شتابزده اقتصاد دیجیتال در کشور، شاهد شکلگیری انحصار و ظهور نوع جدیدی از سرمایهداری موسوم به «سرمایهداری پلتفرمی» هستیم که علاوه بر نابودی بسیاری از کسبوکارهای سنتی، ارزشهایی چون اولویت تولید، عدالت در توزیع، و مردمی بودن اقتصاد را از بین میبرد و مصرفگرایی و سبک زندگی غربی را ترویج میکند. در نظام فرهنگی و اجتماعی نیز همین اتفاقات رخ داده است و متأسفانه متصدیان امر نیز به دلیل عدم بینش صحیح، خود سوقدهنده منابع مالی کشور به این سمت بودهاند.
سطح چهارم؛ حکمرانی فراملی فضای مجازی:
اگر در سطح قبلی بر مبنای ارزشهای انقلاب اسلامی نظامسازی نمودیم طبیعتاً در این سطح با جریانهای رقیب انقلاب اسلامی در سطح فراملی مواجهه میشویم و «تحکیم و صیانت از هویت ملی» سیاست قطعی ماست. ارتقای تراز قدرت سایبری، اقتدار، ابتکار عمل و الهام بخشی سر فصل راهبردهای اصلی این بخش است که سه هدف قلمروسازی، قلمروداری و قلمروگستری را دنبال میکند. به دلیل ضیق وقت از تشریح این سطح و همچنین مسائل متولی اصلی حکمرانی فضای مجازی کشور یعنی شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی عبور کرده و به پیشنهادها میپردازیم:
سطح ظرفیتسازی: اولاً معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در دولت سیزدهم بهکلی متحول شده و ریلگذاری جدید در جهت تکمیل زنجیره علم و فناوری و تجاریسازی باشد. ثانیاً اگر برای این زنجیره سه حلقه در نظر بگیریم، معاونت علمی «تجارت» و «علم» را به وزارتخانههای مربوطه واگذار نماید و خود عهدهدار «فناوری» شده و با ظرفیت نهادی یک معاونت ریاست جمهوری، ارتباط این حلقات و تکمیل این زنجیره را تکفّل نماید؛ ثالثاً با تمرکز بر فناوریهای راهبردی فضای مجازی، کشور را از وابستگی نجات دهد و برای حکمرانی در سطوح بعدی ظرفیتسازی نماید؛ رابعاً تربیت سرمایه انسانی لازم و ماهر در بخش «خدمات» فاوا را به جای نهاد علم، به نهاد کار و مهارت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بسپاریم.
سطح بخشی: با توجه به اینکه نسبت کیفیت به سرمایه، در ارتباطات ثابت بهمراتب بالاتر از ارتباطات سیار است، در توسعه ارتباطات ثابت اقدام عاجل نماییم.
سطح ملّی: ضروری است تا دولت نیز، حداقل به اندازه بخش خصوصی و مردمی در فضای مجازی بسط یافته و با تحول در ساختار اداری کشور و ایجاد «تنظیمگرانِ بخشی» در این تحولات ملّی نقشآفرینی نماید. حضرت آقا در محضر شما و سربسته هشدار میدهم هرگونه تحول دیجیتال بدون ظرفیتسازی، منجر به دولت توخالی میشود.
سطح فراملّی: اولاً با تکیه بر اقتدار درونزا ناشی از صنعت فاوا و اقتصاد دیجیتال، گرانش ترافیکی، خدماتی و محتوایی ایجاد نموده و قلمروسازی نماییم؛ ثانیاً مدل حکمرانی فضای مجازی کشور را به نحوی الهامبخش تبیین و اشاعه نماییم؛ ثالثاً دیپلماسی دولتی، شرکتی و عمومی سایبری را فعال نموده و در تحولات قرن ۲۱ نقشآفرینی فعال داشته باشیم.
ان شاء الله به دعای حضرتعالی و همت این نخبگان، موفق شویم فضای مجازی را در گام دوم به خدمت انقلاب اسلامی بیاوریم. والسلام علیکم و رحمه الله