تمایز جنسیتی در خط مشی گذاری فضای مجازی
پیشازاین گمان میکردم که توسعه روزافزون پلتفرمها ([glossary]platform[/glossary]) با هدف تسهیل در دسترسی به فضای مجازی انجام شده است و تا حد دسترسی سادهای نظیر دسترسی به شبکههای اجتماعی از طریق تلفن همراه پیشروی کرده است. اما…
اما زمانی که این موضوع را دنبال میکردم به نکته جالبی رسیدم و آن اینکه مسئلهی اولی غربیها، دسترسی سریع نبوده است!! بلکه آنها از نقطهای به این مسئله رسیدهاند که در کشور ما کاملاً مغفول است. اجازه دهید با یک مقدمه این خلأ سیاستگذاری در حوزه فضای مجازی کشور را تبیین نمایم.
یکی از مسائل جدی حوزه فضای مجازی، مسئله برخط بودن (Online) است؛ دسترسی سریع به فضای مجازی نیز ذیل اهمیت سرعتِ در برخط شدن معنا مییابد. زمانی که این مسئله را در حوزه بر خط بودن دنبال میکردم، متوجه شدم که مسئله اصلیای که منجر به توسعه برخی پلتفرمها شده است، ناکارآمدی در برخط کردنِ زنان است. در غرب، بسیاری از برنامههای سیاستی که برای افزایش سهم زنان در برخط شدن اجرا شده است، موفق نبوده است و این مسئله منجر به سیاستگذاری برای طراحی پلتفرمهایی شده است که سهم مشارکت زنان را در فضای مجازی ارتقاء دهد. در همین نقطه بود که متوجه شدم غربیها نهتنها در این مورد بلکه در خیلی از حوزههای دیگر cyber policy با تمایز جنسیتی سیاستگذاری میکنند.
حال این سؤال مطرح است که در کشور ما و در خطمشیگذاری فضای مجازی، چه میزان به تفاوتهای جنسیتی توجه میشود؟