تحلیل خط‌ مشی فضای مجازی

بلاک‌چین و نظارت مشارکتی؛ پیش‌فرض تفکری، ابزارهای تمدنی

مقدمه

مبارزه با فساد سؤالی قدمتی و قیمتی برای جوامع مختلف در طول تاریخ بوده است. این مسئله با انواع مختلف آن اعم از فساد اداری، سیاسی، اقتصادی و … پدیده‌ای است که دانشمندان و صاحب‌نظران عرصه‌های علوم اجتماعی را به تفکر پیرامون آن واداشته است.

توجه به فساد و مبارزه با انواع آن، از جنبه‌های مختلف انسانی و  دینی نیز موردتوجه بوده است. چنانکه در آیات مختلفی از قرآن به این موضوع پرداخته شده است. از مفاسد اقتصادی و لزوم اصلاح کیل گرفته تا مباحث سیاسی و اخلاقی در قرآن بیان‌شده و اصول  یا راهکارهایی برای مبارزه با آن بیان گردیده است.

مجموعه دانش‌هایی که برای اداره مردم و جامعه به وجود آمده است راهکارهای مختلفی جهت مبارزه با فساد ترسیم نموده است. اگر به‌صورت کلی بخواهیم منطقی برای مسیر مبارزه با فساد در این علوم ترسیم کنیم، شماری از علوم به دنبال کنترل از درون بوده و برخی دیگر بیشتر تأکید بر کنترل بیرونی برای مبارزه با فساد داشته‌اند.

اگرچه رویکردهای تعدیل گر به دنبال جمع بین کنترل درونی و کنترل بیرونی هستند اما می‌توان به‌وضوح مشاهده کرد که در مبارزه با فساد تأکید بیشتر به ایجاد یک مکانیسم بیرونی و ایجاد ساختار و سیستم فساد زدا بوده است. از همین رو فناوری‌های اجتماعی مختلفی اعم از بوروکراسی‌های سنتی و نوین و سازمان‌های شبکه‌ای  خلق و اشاعه گردیدند. یکی از مهم‌ترین راهبردهای مبارزه با فساد، شفافیت تلقی می‌شود و البته یکی از ابزارهایی که همواره به‌عنوان یک ابزار کم‌نظیر در مبارزه با فساد  و افزایش شفافیت برشمرده می‌شود، استفاده از فناوری اطلاعات در سازمان است. فناوری اطلاعات به مدیران کمک می‌کند قسمت‌های مختلفی از سازمان را به‌صورت آنی رصد و نظارت کنند.

استفاده از فناوری اطلاعات اگرچه ابتدا برای بسیاری از مدیران و پژوهشگران این عرصه یک فرصت استثنایی در سازمان محسوب می‌شد اما با گذشت زمان کژ کارکردهای آن مشخص گردید. معمای فناوری اطلاعات در سازمان بدین گونه بود که این فناوری به دنبال کاهش ارتفاع سازمانی و حرکت به سمت سازمان‌های تخت و شبکه‌ای بود اما در واقعیت ، تمرکز سازمان به‌شدت بالا می‌رود. زیرا تعداد کمی از افراد (مدیران) بر بسیاری از اطلاعات سازمان و زیردستان احاطه پیداکرده و این دانش در رأس سازمان انباشت می‌گشت. تمرکز زیاد نیز می‌تواند منجر به فساد گردد. بنابراین ابزاری که برای مبارزه با فساد ایجاد شده بود، خود به مرکبی برای ایجاد فساد در سازمان تبدیل شد.

این موضوع مدت‌ها مورد بحث و بررسی بسیاری از پژوهشگران این عرصه واقع گردید، تا اینکه فناوری اطلاعات از موجودیتی جدید به نام «بلاک‌چین» رونمایی کرد. بلاک‌چین پاسخ فناورانه‌ای به دغدغه‌ای اجتماعی بود؛ پاسخی که منجر به کاهش تمرکز و افزایش مشارکت مردم در نظارت و رصد اطلاعات و فعالیت‌های سازمان می‌گردد. اکنون با بررسی فناوری بلاک‌چین  به دنبال این موضوع هستیم که آیا این فناوری ممکن است مانند ورود IT به سازمان، دچار تبعات منفی و کژ کارکرد شود؟ لذا تلاش می‌شود با بررسی تأثیرات بلاک‌چین ، آینده مبارزه با فساد از طریق شفافیت مشارکتی مورد تحلیل قرار گیرد.

  • دغدغه مبارزه با فساد از طریق مبارزه با خویشاوند سالاری
    • پاسخ: ایجاد بوروکراسی
  • دغدغه مبارزه با فساد از طریق مبارزه با عدم انتقال اطلاعات از متخصصین به مدیران
    • پاسخ: ورود IT و کمک به نظارت و پایش مستمر
  • دغدغه مبارزه با فساد از طریق مبارزه با تمرکز زیاد در سازمان
    • پاسخ: شفافیت مشارکتی با فناوری بلاک‌چین

چیستی و واکاوی بلاک‌چین

بلاک‌چین  یکی از جدیدترین فناوری‌هایی است که به اعتقاد بسیاری، پتانسیل ایجاد انقلاب صنعتی پنجم در آن نهفته است. قبل از بیان مکانیسم بلاک‌چین ، شیوه کارکرد آن موردبررسی قرار می‌گیرد.

اطلاعات برای ارائه هرگونه خدمات دولتی همواره مورداستفاده قرار می‌گیرد. به همین دلیل، پایگاه‌های داده مختلفی در کشور به وجود آمده است. برخی از این پایگاه‌ها، داده‌های مشترک برای تمامی خدمات محسوب می‌شوند (مانند پایگاه داده اطلاعات هویتی شهروندان)، و برخی دیگر به‌تناسب هرگونه خدمتی(اعم از خدمات بانکی، یارانه، خدمات شرکت نفت و کارت سوخت، و …) می‌توانند داده‌های خاصی را ارائه نمایند.

اگر بخواهیم نظارت بر خدمات دولتی را افزایش دهیم و تغییر اطلاعات را راستی آزمایی کنیم، با چه روشی قادر به چنین کاری هستیم؟ در نظر بگیرید اطلاعات یک فرد (مثل حساب بانکی یا صفحه شخصی امانات کتابخانه) تغییر کند (انتقال به حساب دیگران یا امانت گرفتن کتاب به نام وی)، چگونه می‌توانیم فرآیند انتقال اطلاعات (برداشت از حساب/ امانت گرفتن) را رصد کرده و از خطا در این فرآیند جلوگیری نماییم؟

برای این امر باید شخص ثالثی به‌عنوان ناظر بر فرآیند انتقال اطلاعات نظارت کند. به‌عبارت‌دیگر اگر فرد نسبت به تغییر اطلاعات شخصی‌اش اعتراض داشته باشد و منکر این باشد که چنین اطلاعاتی با اراده یا اجازه وی صورت گرفته است، (در نظر بگیرید که پایگاه داده خدمات موردحمله هکری قرار گرفته باشد) چگونه می‌توان این موضوع را راستی آزمایی کرد؟

زمانی که اطلاعات و خدمات دولتی در یک پایگاه داده متمرکز باشد، با هرگونه تهدیدی برای پایگاه داده، خدمات مختل می‌شود. بعلاوه برخی افراد با داشتن دسترسی‌های خاصی به پایگاه داده می‌توانند دور از انظار و گاهی افکار عمومی، از قدرتشان سوءاستفاده نمایند.

در این وضعیت بلاک‌چین  با هدف اشتراک اطلاعات و نظارت عمومی و شفافیت مشارکتی، از هرگونه دست‌کاری در اطلاعات جلوگیری می‌کند. منطق اساسی نیز بدین گونه است که هیچ پایگاه داده یکتا و آسیب‌پذیر برای اطلاعات وجود نداشته و اطلاعات به‌صورت اشتراکی بین تمامی اعضا وجود دارد. اکنون ضروری است به واکاوی سازوکار بلاک‌چین  بپردازیم:

مکانیسم بلاک‌چین

بلاک‌چین  به معنای زنجیره بلوکی، اطلاعات مختلف را در بلوک‌های به‌صورت بیت ذخیره می‌کند. این زنجیره‌ها در این زنجیره بلوکی با الگوریتم و تابع مشخصی به یکدیگر چسبیده شده است، به‌گونه‌ای که این زنجیره گسستنی (قابل‌نفوذ) نیست. علت آن نیز منطق اتصال زنجیره‌ها به یکدیگر است. اگر در بلاک‌چین  هر بلوک اطلاعات را دارای سه قسمت در نظر بگیریم، هر بلوک با یک رمز مشخص به بلوک قبل و بعدش متصل می‌شود که به آن هش گفته می‌شود. هش تابعی یک‌طرفه است. یک‌طرفه بودن این تابع کار را برای شکستن رمز دشوار می‌کند.

برای اتصال هر بلوک به بلوک قبل یا بعد، یک کلید لازم است که این کلید یا رمز، بین هر دو بلوک یکتاست. یعنی بلوک دوم اگر بخواهد به بلوک اول متصل شود، باید هش بلوک قبل (کلید A) و هش بلوک بعد (کلیدB) را داشته باشد. اگر اطلاعات هر بلوک تغییر کند، کلید تغییر می‌کند و کل زنجیره هشدار خطا می‌دهد.

برای بالا بردن امنیت اطلاعات، چند قابلیت مهم بلاک‌چین  به شرح زیر است:

  1. هر بلوک با بلوک قبل و بعدش طبق تابع هش متصل است. لذا اگر اطلاعات بخواهد تغییر کند یا مثلاً یک هکر قصد داشته باشد اطلاعات یک بلوک را تغییر دهد، باید اطلاعات بلوک قبل و سایر بلوک‌های بعدی را که یک زنجیره هزار یا چند ده هزارتایی است، هک کند.
  2. ممکن است با پیشرفت فناوری و افزایش سرعت پردازش اطلاعات مبتنی بر فناوری‌های نوین کوانتومی، چنین مسئله‌ای امکان‌پذیر باشد ولی زمان‌بر است. لذا برای افزایش امنیت این زنجیره بلوکی، با کاهش مدت‌زمان تغییر هر بلوک اطلاعات، امنیت رمز را افزایش می‌دهند.
  3. مجموعه اطلاعات بین تمامی افراد به‌صورت مشترک وجود دارد و پایگاه داده یکتا و مجزایی وجود ندارد. بنابراین همه افراد به تاریخچه همه خدمات دسترسی دارند و با شفافیت بالا، اگر هر تغییر غیرمجازی بخواهد رخ دهد (مثلاً فردی بخواهد این اطلاعات را هک کند) باید حداقل ۱ + ۵۰% اعضایی که آن اطلاعات را به‌صورت مشترک دارند، هک کند که احتمال این مسئله نیز بسیار کم است
  4. برای تأیید انتقال و تغییر هرگونه اطلاعات، باید یک بلوک جدید به بلوک‌های موجود متصل شود که هش یکسان با بلوک قبل داشته باشد و اکثر مشترکین داده (۱ + ۵۰%) این موضوع را تأیید کنند.

به علت امنیت بالایی که این فناوری دارد در سال ۲۰۰۹ برای بیت کوین (پول فضای مجازی) و نقل و انتقالات بر بستر فضای مجازی مورداستفاده قرار گرفته است. نکته مهم در این فناوری، نامتمرکز شدن[۱] و توزیع یافتگی[۲] اطلاعات است که به خاطر این مسئله، نحوه تراکنش و مجوز آن به شبکه بلاک‌چین  بستگی دارد و دولت نقشی در این موضوع نمی‌تواند ایفا کند. به‌عبارت‌دیگر تعامل بر بستر بلاک‌چین ، همتا به همتا[۳] (P2P) است. به همین خاطر دولت در نحوه تبادل اطلاعات و مجوزهای آن نقشی ندارد.

شفافیت به بهای دولت ناتوان؛ کژ کارکردهای بلاک‌چین

بلاک‌چین  مزایای امنیتی بسیار زیادی در فناوری اطلاعات ایجاد نموده و به همین خاطر بسیار موردتوجه فعالان حوزه IT قرار گرفته است. علاوه بر سرعت بالا و امنیت زیاد در این فناوری، نظارت بر انتقال اطلاعات به‌صورت مشارکتی شکل می‌گیرد. در تعامل بر بستر بلاک‌چین، همه با یکدیگر یکسان و هم‌مرتبه محسوب می‌شوند. هیچ قوه برتری به نام دولت یا حکومت نمی‌تواند در نحوه و مجوزهای تراکنش اعمال اقتدار نماید[۴]، بلکه مهم این است که در بلاک‌چین افراد، اطلاعات جدید تأیید شود و بیش از نیمی از مشترکین اطلاعات، صحت این تبادل اطلاعات را تأیید کنند.

ابزارها خالی از اندیشه نیستند. با واکاوی بلاک‌چین، می‌توان پیش‌فرض‌هایی برای آن برشمرد که عبارت‌اند از:

  • حداقل ۵۰% از شهروندان باید تبادل اطلاعات را تأیید کنند.
  • تبادل به‌صورت P2P صورت می‌گیرد و هیچ قوه قاهره‌ای بالاتر از دموکراسی وجود ندارد.
  • ·       (به‌تبع قبل) افراد در هرجایی با هرکسی می‌توانند مبادله اطلاعات داشته باشند و مرز یا قلمرو قضایی در بلاک‌چین (مانند بیت کوین) وجود ندارد.

این پیش‌فرض‌های تفکری منجر به ساخت ابزاری تمدنی گردیده است. ابزاری که پتانسیل انقلاب پنجم صنعتی را داراست. می‌توان بسیاری (و شاید همه) خدمات دولت را مبتنی بر بلاک‌چین برقرار نمود. همه اطلاعات و تاریخچه فعالیت‌ها برای همگان قابل‌دسترس باشد. دولت قابلیت اصلاح تاریخچه را ندارد (مگر اینکه ۱+۵۰ % را بتواند قانع کند). کشوری را در نظر بگیرید که کلیه فعالیت‌ها و خدمات آن به‌صورت بلاک‌چین در اختیار تمامی شهروندان باشد. رصد دائمی بر روی خدمات و افراد صورت می‌گیرد. اگر بیش از نیمی از افراد بخواهند، می‌توانند اراده حاکمیت را با اراده خود (ولو خلاف قانون و شرع) جابجا کنند.

به‌عبارت‌دیگر، بلاک‌چین منجر به شکل‌گیری دولتی ناتوان و دست‌وپابسته می‌شود. دولتی که قدرت اعمال اقتدار ندارد. حکومتی که نمی‌تواند تصمیمی بگیرد مگر اینکه همه‌چیز را با همگان در جریان گذاشته و موافقت بیش از نیمی از آنان را کسب کند. خوب یا بد بودن این موضوع باید در فلسفه اخلاق یا فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی ایران موردبررسی قرار گیرد؛ اما مسئله مهم در اداره امور عمومی، ایجاد سازمان‌هایی بی‌اختیار و بی اقتدار خواهد بود. دولتی که نه قدرتی در نحوه تبادل اطلاعات خواهد داشت و نه قوتی برای مجوز تبادل اطلاعات. ماحصل شاید دولتی ناتوان باشد و شاید دولتی حقیقتاً برآمده از مردم!


[۱] Decentralized

[۲] Distributed

[۳] Peer to peer

[۴] البته  باید گفت بلاک‌چین انواع مختلفی دارد و دولت می‌تواند بلاک‌چین‌هایی طراحی کند که برخی مجوزهای محدود برای تراکنش را صادر نماید اما این مجوزها بسیار محدود و ناچیز است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا