زمینههای شکل گیری مفهوم حاکمیت در فضای مجازی
شاید این جمله که فضای مجازی یک جهان بدون مرز است و جغرافیا در آن معنا ندارد، تبدیل به یک جمله کلیشهای و قانونی نانوشته در فضای مجازی، شده باشد و غالباً آن را پذیرفته باشند. اما با بررسی سیر تاریخی مواجهه دولتهای مختلف با فضای مجازی متوجه خواهیم شد که این اصل پذیرفته شده بهمرور به چالش کشیده شده و امروزه بسیاری از دولتها این اصل را قبول ندارند.
در اوایل ایجاد و گسترش اینترنت در دهههای ۷۰ ،۸۰ و ۹۰ قرن بیستم میلادی اعتقاد بینالمللی در مورد اینترنت این بود که این ابزار بستر لازم جهت تحقق هر چه بیشتر آزادی بیان و گردش آزاد اطلاعات را فراهم میکند، در این برهه زمانی اینترنت بسیار محدود بود و تمامی ظرفیتهای خود را نمایان نساخته بود. اما مدتی بعد در قرن بیست و یکم با گسترش کاربرد اینترنت و افزایش تأثیر آن در شئون مختلف زندگی فردی و اجتماعی، بهمرورزمان دولتها که تا قبل از این حاکمیت خود را تنها در حوزه قلمرو زمینی، هوایی و دریایی در محدوده مرزها اعمال میکردند، احساس کردند که قلمرو دیگری شکلگرفته که آنها نمیتوانند بهدرستی در آن حوزه اعمال اراده کنند و حتی اعمال قدرت دیگر دولتها را در مورد سرزمین و جمعیت خود مشاهده میکردند؛ بنابراین کمکم مفهومی به نام حاکمیت سایبری و مفاهیم دیگری مانند مرز سایبری و حکمرانی بینالمللی اینترنت شکل گرفت.
عمده دلایل پیدایش این مفاهیم در فضای بینالمللی عبارت است از:
- تمرکز زیرساختها و نهادهای متولی اینترنت در امریکا، و طبعاً کنترل و مدیریت این فضا توسط ایالات متحده امریکا تهدیدی جدی برای سایر حاکمیتها محسوب میشد. در حقوق بینالملل عمومی، اصلی موسوم به اصل برابری حاکمیت دولتها وجود دارد که بیان میکند هیچ دولتی نسبت به دولت دیگر برتر نیست و نمیتواند بر آن اعمال حاکمیت کند. تولیگری اینترنت توسط دولت امریکا منجر به نقض این اصل و اعمال حاکمیت وی به سایر دولتها میشد.
- وجود حملات هکری و سایبری مختلف داخلی و بینالمللی که لزوم حاکمیت قضایی و حقوقی دولتها را اثبات میکرد.
- گسترش همهجانبه فضای مجازی که منجر شده بود بخشی از حاکمیت دولتها در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و … به این عرصه منتقل شود درحالیکه دولتها در این عرصه قدرت کافی برای اعمال حاکمیت نداشتند و بازیگران دیگری قدرت را در دست داشتند.
- یکی از علل مهم، ضرورت وجود امنیت برای جامعه در حوزههای مختلف بود؛ چراکه به طورمثال بسیاری از مشاغل سایبر پایه شده بودند، یا قسمت عمدهای از افکار عمومی در فضای مجازی شکل میگرفت و منتقل میشد و یا مهمترین ابزارهای قدرت سیاسی وابسته به این فضا شده بودند؛ بنابراین حفظ و ایجاد امنیت باثبات و مستمر فضای مجازی توسط دولتها ضرورت جدی پیدا کرد؛ چراکه امنیت از ضروریات ابتدایی هر جامعهای است که با تکیه بر آن شکوفایی اقتصادی، پویایی سیاسی و تکامل فرهنگی شکل میگیرد و جوامع رو به جلو حرکت میکنند. با این وصف، عدم تسلط دولتها بر فضای مجازی منجر به عدم تضمین امنیت ملی آنها میشد.
- علاوه بر ابعاد مختلف اجتماعی، یکی از مهمترین داراییهای هر کشور و ملتی، افکار عمومی مردم است؛ امروزه با دموکراتیک شدن دولتها، قدرت افکار عمومی روزبهروز افزایش پیدا میکند. افکار عمومی در روابط و تعاملات اجتماعی افراد شکل میگیرد و در عصر اینترنت یکی از عوامل مهم شکلگیری، گسترش، پایش و تغییر افکار عمومی، شبکههای اجتماعی و رسانهها هستند که بخش مهمی از ظرفیت حاکمیتی دولتها را در دست دارند. در این عرصه بعد از مدتی دولتها فهمیدند که شبکههای اجتماعی خارجی و رسانههای بینالمللی که تحت حاکمیت دولتها نیستند، بخش عمدهای از قدرت حاکمیتی آنها را تصرف کردهاند.
بنابراین دولتها به این نتیجه رسیدند که دو راه بیشتر پیش رو ندارند؛ یا «حاکمیت فضای مجازی» را در قلمرو مرزهای فضای مجازی خودشان به رسمیت بشناسند و از ایدههای جهان بدون مرز و جامعه باز صرفنظر کنند و یا اینکه در برابر «جهانیشدن» موضعی انفعالی بپذیرند و سرنوشت کشور خود در عرصههای مختلف را به دست کشورهای هژمون بسپارند.
منابع:
- مصاحبه سردار جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل در برنامه جهانآرا، پخش شده در ۱۱/۹/۱۳۹۸ از شبکه افق، صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران
- سایت مرکز ملی فضای مجازی
- روزنامه وطن امروز
3 نظرها