مقایسهای از جامعه تودهای و شبکهای

چیزی از جایش تکان خورده است!
(گفتاری در معنا، مفهوم و پیامدهای جامعه شبکهای)
مقایسهای از جامعه تودهای و شبکهای
در طول قرن بیستم ساختارهای جوامع تحت تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات، بهتدریج تغییر کردند. پیدایش نوع جدیدی از ساختارهای جوامع دلالت بر این داشت که روابط بین بخشهای آن نیز در حال تغییر بود.
در یادداشت پیش رو به دنبال مقایسهای تفصیلی از ویژگیهای این جوامع نیستیم بلکه بهصورت اجمالی ابتدا با تعریف جامعه تودهای و سپس مقایسه برخی از ویژگیهای آن با نوع دوم جامعه موسوم به جامعه شبکهای در پی تبیین این تغییر هستیم.
جامعه تودهای
جامعه تودهای نوعی از جامعه با زیرساختهایی از گروهها، سازمانها و اجتماعات است. که در سطوح فردی، گروهی/سازمانی و اجتماعی سازماندهی میشود. شاخصه اصلی این نوع از جوامع، انواع جمعهای نسبتاً بزرگ است. آنگونه که مک نیل میگوید با شکلگیری انقلاب صنعتی و تراکم بیشازپیش مردم در شهرهای صنعتی و مراکز تجاری این نوع از جوامع تکامل یافت.
از مؤلفههای اصلی جامعه تودهای خانوادههای نسبتاً بزرگ و جمعیت زیاد خویشاوندان است. مانند خانوادههای با یک پدر، مادر و چندین فرزند. در شرکتهای بزرگ هم انجمنها و ادارات شکل میگیرند. بهطورکلی جامعه تودهای با جمعهای نسبتاً بزرگ و مجاورت فیزیکی شناخته میشود. شرکتها، دولتها و سازمانهای دیگر بزرگتر و بوروکراتیکتر شده و برای ایجاد شبکه جهانی و سازمانهای بینالمللی در سراسر کشورها و جهان بهطور گسترده پخش شدند. با اینحال، محدوده جامعه تودهای محلی است؛ یعنی سازماندهی واحدهای اساسی آن به مکانهای خاصی گره خورده و ارتباطات هنوز هم بهطور گسترده محلی است. این واحدهای اساسی جامعه تودهای با حضور فیزیکی اعضای آن مشخص میشود. این امر به معنای اتصال زیاد در داخل واحد و اتصال نسبتاً کم در خارج است. جامعه تودهای با پیوندهای قوی و متراکم(در اجتماعات محلی و ساختارهای خویشاوندی گسترده) بسیار دستهدسته شده و شامل تعداد نسبتاً کمی رابطه ضعیف است که این دستهها را در فاصلهای طولانی و در ساختارهای شبکهای پراکندهشده اتصال میدهد.
روابط داخلی در داخل واحدهای جامعه تودهای متمرکز است. همچنان حالتهای بوروکراتیک و نظمبخشی از بالا و عمودی در سازمانها غالب است.در میان واحدها، تعداد نسبتاً کمی از مراکز تأثیرگذار وجود دارد: دولت ملی، منطقهای و محلی، ارتش، تعدادی از شرکتهای بزرگ، کلیساها یا سایر نهادهای فرهنگی و تعداد محدودی از رسانههای جمعی.
تکمیلکننده تمرکز این است که شمولیت روابط نیز زیاد است. تعداد اعضای متصل شده زیاد و تعداد معدودی از آنها جدا یا مستثنا هستند. جامعه تودهای نسبت به جامعه شبکهای وحدت و یکپارچگی وحدت و یکپارچگی بیشتری دارد.
در جامعه تودهای، هر واحد (اجتماع، خانواده) فقط به یک یا شاید چند مورد از هر نوع رسانهی جمعی، مانند یک روزنامه محلی و به دنبال آن یک روزنامه ملی و یک یا چند کانال رادیویی و تلویزیونی دسترسی دارد. بنابراین، تعداد رسانهها نسبت به استانداردهای فعلی در جوامع شبکهای نسبتاً کم است.
جامعه شبکهای
نوعی از جامعه با زیرساختهای شبکههای اجتماعی و رسانهای در همه سطوح فردی، گروهی/ سازمانی و اجتماعی سازماندهی میشود را جامعه شبکهای گویند. این شبکهها بهطور فزایندهای هر بخش از جامعه (افراد، گروهها و سازمانها) را پیوند میدهند. واحد اساسی جامعه شبکهای افرادیاند که توسط شبکهها متصل شدهاند.
در جامعه شبکهای جمعهای محلی سنتی مانند اجتماعات، خانوادههای گسترده و سازمانهای بروکرات بزرگ در حال فروپاشی هستند. که این امر ناشی از گسترش همزمان مقیاس (ملی شدن و بینالمللی شدن) و کاهش مقیاس (محیطهای کوچکتر کار و زندگی) است. در عوض، انواع دیگری از اجتماعات متشکل از افرادی که از طرفی به زندگی و کار خود در خانوادهها، محلهها و سازمانهای خود ادامه میدهند و از طرف دیگر غالباً در شبکههای اجتماعی در مقیاس بزرگ و پراکندهتر از سنتی معاشرت به وجود میآیند. محیط زندگی و کار روزمره کوچکتر میشود، درحالیکه گستره تقسیمکار، ارتباطات بین فردی و رسانههای جمعی گسترش مییابد. بنابراین، مقیاس جامعه شبکهای در مقایسه با جامعه تودهای هم افزایش و هم کاهش مییابد. محدوده جامعه شبکهای نیز هم جهانی وهم محلی است.
ساماندهی مؤلفههای آن (افراد، گروهها، سازمانها) دیگر به زمانها و مکانهای خاصی گره نخورده است. با کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات، این مختصات وجود را میتوان برای ایجاد زمانها و مکانهای مجازی و همچنین بهطور همزمان عمل، درک و تفکر کردن در وضعیت جهانی و محلی فراتر برد.
واحدهای اجتماعی جامعه شبکهای پراکنده و متفرق هستند. این بدان معنی است که تراکم ارتباطها و پیوندها در این واحدها نسبت به خانوادههای سنتی، محلهها، اجتماعها و سازمانهای جامعه تودهای نسبتاً کم است. در عوض، عناصر این واحدها، افراد، مخاطبین و پیوندهای خود را فراتر از این واحدها انتخاب میکنند.
شبکهها نسبتاً مسطح و افقی و بهاصطلاح ساختارهای اجتماعی غیر سلسهمراتبی هستند. بااینحال، این بدان معنی نیست که آنها مراکزی ندارند بلکه صرفاً یک مرکز واحد ندارند و چندمرکزی هستند، زیرا بعضی از گرهها از سایر موارد مهمتر هستند. به همین دلیل، جامعه شبکهای در اقتصاد، سیاست، دولت، فرهنگ و زندگی اجتماعی کمتر متمرکز (به معنای داشتن مراکز واحد) است. آنها با تعداد زیادی از مراکز که با یکدیگر همکاری و رقابت میکنند جایگزین شدهاند.
ظهور ساختار دیگر یک جامعه دلالت بر این دارد که روابط بین بخشهای آن در حال تغییر است. در جامعه شبکهای، هم روابط انتزاعی و هم پیوندهای مشخص بین افراد، گروهها و سازمانها دگرگون میشود. غالباً این تغییرات برخلاف دیدگاههای عمومی درباره شبکههای اجتماعی و رسانهای است. در یادداشتهای آتی پس از بیان مفهوم نظریه شبکه و آثار و تبعات جامعه شبکهای بر نظامات اجتماعی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی استدلال میشود که اغلب دیدگاههای رایج یکطرفه و ناصحیح هستند.
پی نوشت:
۱- برگرفته از کتاب the network society, jan van dijk
یک نظر