اخبار خط‌مشی‌ فضای مجازی

بازنشر مصاحبه آقای سیدامیررضا برقعی با خبرگزاری ایکنا پیرامون جایگاه و ضرورت قلمروسازی و مرزبانی در فضای مجازی

آیین اختتامیه سیزدهمین جشنواره بین‌المللی فارابی، ویژه تحقیقات علوم انسانی اسلامی، تیرماه گذشته در سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی برگزار و منتخبان این دوره معرفی شدند.
در این مراسم پایان‌نامه کارشناسی ارشد با عنوان «تبیین دلالت‌های دانش فقه برای مفهوم‌پردازی مرز در حکمرانی فضای مجازی جمهوری اسلامی ایران» حاصل تلاش سیدامیررضا برقعی، پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) در بخش پایان‌نامه کارشناسی ارشد، به عنوان اثر برگزیده گروه علوم اجتماعی و ارتباطات انتخاب و مورد تقدیر قرار گرفت.
برای بررسی بیشتر جزییات این پایان‌نامه، محتوا و نتایج آن خبرگزاری ایکنابا سیدامیررضا برقعی، به گفت‌وگو نشست و وی درباره پژوهش خود به خبرنگار ایکنا گفت: از آنجایی‌که پژوهش حاضر یک پژوهش اسلامی و فقهی است که به یک مسئله علوم انسانی و اجتماعی می‌پردازد لذا محور اول مربوط به چرایی و چگونگی مواجهه اسلامی با مسائل حوزه عمومی کشور به خصوص مسائل حوزه حکمرانی فضای مجازی است. بر اساس قانون اساسی و آموزه‌های اسلامی و فقهی، پژوهشگران و مسئولین شرعاً مکلف هستند، به مسائلی که در کشور ایجاد می‌شود پاسخ اسلامی داده و در نظام اسلامی نمی‌توانیم بگوییم کاری به اندیشه فقهی نداریم و می‌خواهیم همان پاسخ‌های متعارفی که غالباً در علوم انسانی رایج داده می‌شود را بدهیم.

مسائل را با رویکرد اسلامی حل کنیم

وی ادامه داد: از سوی دیگر ما تجربه چهل ساله نظام اسلامی را داریم و در این مدت تلخی‌ها و ناخوشایندی داشته‌ایم که برخی از آن‌ها ناشی از پاسخ‌های متعارف به سؤالات مختلف در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و … است و مخصوصاً در حوزه فضای مجازی شاهد چالش‌های زیادی بوده‌ایم که مسائل سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و خانوادگی زیادی برای مردم و مسئولین ایجاد کرده است. بنابراین ضرورت دارد که اندیشکده‌ها و پژوهشکده‌ها به سمت پاسخ‌های اسلامی به مسائل حوزه عمومی پیش روند.
برقعی در پاسخ به این سؤال که چگونه می‌توانیم به سؤالات پیش آمده جواب اسلامی بدهیم، تصریح کرد: برای پاسخگویی اسلامی به مسائل عمومی دو روش اصلی وجود دارد. یکی روش سنتی است که در حوزه‌های علمیه وجود دارد و از آن با عنوان روش‌شناسی اجتهاد یاد می‌شود که برای مجموعه‌های اندیشکده‌ای و دانشگاهی با محدودیت‌های زمانی و دانشی روبه‌رو است؛ چرا که روشی دشوار و دیربازده است. از این رو این دغدغه ایجاد می‌شود که باید به سمت روش‌ زودبازده برویم که البته این روش نیز ذیل نظام فقهی و اصولی ما قرار دارد.
وی در توضیح روش زودبازده گفت: این روش دوم دارای چهار شیوه میان‌بُر است که البته این چهار مورد به نحو استقرایی بررسی شده و قابلیت اضافه و کم شدن دارد. اولین شیوه ارتباط امدادی و کمکی مجموعه‌های موضوع‌شناسی و حکم‌شناسی است. اندیشکده‌ها و پژوهشکده‌های ما به عنوان مجموعه‌های موضوع‌شناسی، کار موضوع‌شناسی را به خوبی انجام می‌دهند و مسائل را به خوبی تبیین می‌کنند لذا می‌توانند با مجموعه‌هایی که در قم کار حکم شناسی انجام می‌دهند، کنار هم قرار گیرند. پیشنهاد می‌شود مجموعه‌های سیاستگذار همانند مرکز ملی فضای مجازی هم به این موضوع کمک کرده و با شناسایی مجموعه‌ها، آنها را به هم وصل کند.
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) یادآور شد: دومین مورد ایده‌ای است که از آن با عنوان متفکرمحوری یاد می‌کنند. مورد بعدی استفاده از ظرفیت قواعد فقهی به عنوان یک راه‌‌ میان‌بر و مورد چهارم نیز نظریه اجتهاد متوسط است که برخی اساتید حوزه آن را شرح و بسط داده‌اند. بنده در این پژوهش از ظرفیت روش‌شناسی سنتی و قواعد فقهی به میزان زیادی استفاده کرده‌ام.

شکل‌دهی افکار عمومی

وی ادامه داد: محور دوم سخنان بنده به خودِ مفهوم‌شناسی قلمرو و مرز در فضای مجازی مربوط است اما ابتدا لازم است فضای مجازی را تعریف کنیم. تصور برخی این است که فضای مجازی صرفاً به موضوعات فنی – زیرساختی و شبکه‌های اطلاعاتی و ارتباطی مربوط است اما واقعیت این است که فضای مجازی از آنجایی شروع می‌شود که بر بستر شبکه‌های اطلاعاتی و ارتباطی، نظام اجتماعیِ مردم قرار گرفته و مثلاً مردم کسب و کار خود را وارد فضای مجازی می‌کنند و در این صورت اقتصاد دیجیتال شکل می‌گیرد. در عرصه سیاسی، ذهنیت‌ها و افکار عمومی مردم و اینکه به چه کسی رأی دهند تحت تأثیر فضای مجازی شکل می‌گیرد.
برقعی افزود: حال بهتر است به نظام‌های اجتماعی که در ایران شکل گرفته است توجه کنیم. آیا جهت این نظام‌های اجتماعی و فعالیت مردم در آن به سمت حیات طیبه است و اراده نظام جمهوری اسلامی ایران در آن حاکم است یا خیر، واقعیت این است که امروزه حاکمیت و جهت‌گیری که در فضای مجازی وجود دارد مطابق با نظر اسلام نیست بلکه شاهد سلطه آمریکا هستیم و در فضای مجازی استقلال نداریم و بدنه کارشناسی کشور هم به آن معترف هستند. از سوی دیگر ما نقش‌آفرینی فعالی در این حوزه نداریم و هر قواعدی که آمریکایی‌ها می‌خواهند را حاکم می‌کنند. رهبر معظم انقلاب هم فرمودند که راه‌حل این است که نقاطی که سلطه آمریکا وجود دارد و از گلوگاه‌های فضای مجازی کشور است را شناسایی کنیم و سلطه آمریکا از آنها زدوده شود. گام دیگر این است که جمهوری اسلامی ایران نقش‌آفرینی فعال داشته باشد. باید در فضای مجازی قلمروسازی صورت گیرد و مرز جمهوری اسلامی را نیز مشخص کنیم. بنابراین به نظر می‌رسد سیاست اصلی جمهوری اسلامی باید، سلطه‌زدایی از آمریکا در فضای مجازی، نقش‌آفرینی فعالانه در حوزه فضای مجازی ملی، منطقه‌ای و جهانی، قلمرو سازی و مرزبندی باشد.

نتایج پژوهش

پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) ادامه داد: محور سوم سخنان بنده بررسی فقهی مسئله قلمرو و مرز فضای مجازی است. فقهای ما مسائلی همانند قلمرو، مرز و … را ذیل مفاهیم و ابوابی همانند جهاد، مرابطه، دارالاسلام و دارالکفر، قاعده نفی سبیل، قاعده ولایتِ حاکم شرع و قاعده حرمت تعرب بعد الهجره، مورد توجه قرار داده‌اند لذا اگر پژوهشگری بخواهد درباره قلمرو مرز در فقه صحبت کند باید این موارد را مورد توجه قرار دهد و بنده نیز اینها را بررسی کرده‌ام. یکی از نتایج حاصله بحث این است که از دیدگاه فقهی، اسلام برای  قلمرو و مرز دو ویژگی اصلی بیان کرده است. اولاً مرز را آخرین موضعی می‌داند که قابلیت اعمال حکمرانی توسط حکومت اسلامی وجود دارد بنابراین تا آنجایی که از حوزه جمهوری اسلامی تبعیت می‌کنند را از دیدگاه فقهی مرز می‌نامیم و ثانیا مرز موضعی است که ترس تهدید دشمن در آن وجود دارد که غالب قلمروها و مرزها این دو ویژگی بر هم منطبق هستند.
وی افزود: از دیگر نتایج این پژوهش آن است که در امتداد  تعریفی که از قلمرو و مرز ارائه شده است، پلتفرم‌‌های مختلفی که در فضای مجازی وجود دارند در حکم قلمروها هستند و اینکه مالک این پلتفرم‌‌ها چه کسی باشد تعیین‌کننده جهت‌گیری آنهاست. از این رو پلتفرم‌ها با مالکین و جهت‌گیری‌های اسلامی با عنوان دارالاسلام و پلتفرم‌ها با مالکین و جهت‌گیری‌های کفر با عنوان دارالکفر طبقه بنده شده و احکام دارالاسلام و دارالکفر بر آن‌ها قابل تطبیق است. در همین راستا در پژوهش حاضر به تفصیل بحث شده است شبکه اجتماعی‌ای مانند اینستاگرام با ویژگی‌هایی که دارد قطعا دارالکفر است و احکام دارالکفر بر آن جاری است و مسئولین، کارشناسان و مردم باید به عنوان دارالکفر با آن مواجهه شوند.

لزوم تقویت پلتفرم‌های داخلی

پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) ادامه داد: البته قطعاً نتیجه بحث این نیست که با وجود وابستگی کمی و کیفی زیاد مردم به شبکه‌های اجتماعی امروز به پالایش فنی – زیرساختی آن دست بزنیم بلکه سخن در این است که باید مانند دارالکفر با آن مواجهه شد. یعنی اولاً هر تصمیم‌گیری و اقدام فرهنگی، اقتصادی، سیاسی که توسط مردم و به خصوص مسئولین صورت می‌گیرد باید در جهت تضعیف حاکمیت اینستاگرام باشد و ثانیاً موجبات کوچ و هجرت کاربران ایرانی و مسلمان را به پلتفرم‌های ایرانی مهیا کنیم که این دو عامل حتما لوازمی مانند تقویت پلتفرم‌های داخلی دارد که باید مهیا شود.
برقعی بیان کرد: به ویژه کسانی همانند روحانیون، مداحان و دیگر کسانی‌که در اینستاگرام کار تبلیغی انجام می‌دهند باید توجه داشته باشند که در حال تبلیغ در دارالکفر هستند و نوع سخنرانی و تبلیغ در دارالاسلام و دارالکفر متفاوت است. اگر روحانیون و مبلغان ما این مسائل را بدانند آن وقت فعالیت خود را با برخی از ملاحظات انجام می‌دهند بنابراین باید فعالیت در این دارالکفر به گونه‌ای باشد که اینستاگرام روز به روز تضعیف شده و مردم با اقبال خودشان به سمت پلتفرم‌‌های داخلی با کیفیت مهاجرت کنند و نباید به وابستگی بیشتر مردم به این شبکه اجتماعی کمک کنیم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا