سردرگمی مخاطب فضای مجازی
بدون مقدمه
- اتخاذ ۳۵۰ میلیاردی دولت در کاهش شکاف دیجیتال و ارتقاء سطح دسترسی و استفاده شهرستان ها و روستاها به فضای مجازی.
- گوگل در آماری رسمی ادعا کرده است که با ۵۰ کلیک، شخص را از دوستش، و با ۱۵۰ کلیک از پدر و مادرش و با ۳۵۰ کلیک از خودش “بهتر می شناسد”.
- ۶۰درصد از کاربران تلفن های همراه هوشمند، شب ها با گوشی به خواب می روند!
- اعتیاد ۴۰ درصد از کودکان به فضای مجازی، بلوغ زودرس و افت تحصیلی آنها
- استفاده بیش از ۴ برابر متوسط جهانی ایرانیان از شبکه های اجتماعی و استفاده روزانه ۵ الی ۹ ساعت از فضای اینترنت.
- ۸۰ درصد استفاده از شبکه های مجازی در محیط خانه است.
- کاهش مدتزمان صحبت زوج های جوان به صرفاً ۱۷ دقیقه در شبانهروز
- و …
ما مجبور به زندگی در دنیای رسانه ای هستیم و دیگر زمان آن گذشته که خود را مصون از تأثیرات خوب و بد رسانه ها بدانیم. رسانه ها در همه ابعاد وجودی خویش زندگی روزمره انسانی را فراگرفته اند و حتی بدون واسطه آنها فهم ما از جهان، هستی و زندگی دچار اختلال می گردد.
این ما نیستیم که رسانه را انتخاب میکنیم، بلکه رسانه هست که ما را در خودش جایداده است. لذا وظیفه ما فراگیری چگونگی بهره مندی بهینه از تأثیرات خوب و زیانبار این فضا است.
اما باید چه کرد؟!
اعتقاد نگارنده هرگز نگاه بدبینانه و صرفاً تخریبگر برخی حکمرانان به فضای مجازی نیست. از طرفی نگاه ولنگارانه به بهره مندیِ بیحدوحصر از فضا و ابزار مجازی نیز موردقبول نیست؛ صحیح آن است که باید نسبت به این عرصه جدید نگاهی واقع بینانه داشت.
همانگونه که برای کارهای روزمره و معمولی، مثل رانندگی، افراد نیازمند کسب گواهینامه هستند، اجازه حضور در این فضا نیز شاخص ها و مراقبت های خاص خودش را داراست. علیرغم تحرکات اندک ما در این زمینه، تجربه دیگر کشورها بیان میکند حدود ۴۰ سال است که آموزش سواد فضای مجازی و رسانه ای از پایه های اصلی آموزش ضمن تحصیل خصوصاً برای افراد زیر ۱۸ سال به شمار میروند.
بهصورت کلی این سواد یعنی مدیریت اثرپذیری در قبال تحولات و تکنولوژی رسانه ای و فضای مجازی که در وهله اول به دنبال سواد رسانه ای و تحلیل رسانه ای و در غایت به دنبال تربیت رسانه ای که همان تربیت انسان است میانجامد.
بهصورت خلاصه، ۴ گام اساسی نسب به کسب مهارتهای کلی سواد رسانه ای موجود است که عبارتاند از:
- اتخاذ آداب مصرف رسانه ای صحیح است.
یعنی دقت به چیستی، چگونگی و حجم مصرفی از فضای مجازی است.
- برخورداری از تفکر انتقادی در این عرصه.
در مقابل هر چیزی یک علامت سؤال قرار دهیم و از صحتوسقم آن اطمینان حاصل کنیم. نسبت به هر گوینده خبر و خبری که در این فضا ترویج می شود اطمینان نداشته باشیم.
- تلاش برای تجزیهوتحلیل اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی محتوای مورداستفاده است.
به این سؤال پاسخ دهیم که این محتوا را چه کسی، با چه هدفی و به دنبال چه منفعتی در اختیار ما قرار دادهاست.
- تولید محتوای جدید و گسترش آن در فضای مجازی
شخصی در این عرصه دارای مهارت مواجه صحیح و بهره مندی دقیق است که از شگردهای چگونگی اثرگذاری و غالب شدن بر مخاطب مطلع و توانایی تولید محتوا را نیز داشته باشد.
این وسایل، و این فضا، بسیار فرصت مناسب و نعمت ارزشمندی است، بهشرط آنکه بتوان در این دریای عمیق بهخوبی شنا کرد و از منافع آن بهره برد و آن میسر نمی شود، مگر با آموزش، توانمندی و مهارت افزایی. لذا ازاینرو است که همانگونه که در دهه ۶۰ نهضت سوادآموزی گسترش پیدا کرد، باید تلاش کرد که در دهه ۹۰ نیز نهضت سواد فضای مجازی گسترش پیدا کند.