تحول نظام ارتباطی در سه عصر
مقدمه
تولد انسانها در بستر خانواده مبیّن پیوند فطری انسان با انسان دیگر است. این پیوند در دوران پیش از تولد از طریق بند ناف حیات انسان را تأمین میکند. پس از تولد انسان، با توجه به تغییر بستر زندگی و تغییر سطح نیاز وی در زیستبوم جدید، پیوند انسان با خانواده خویش ساخت جدیدی را به خود میگیرد. در ساخت جدید با توجه به لوازم زیستبوم جدید زندگی، بستر ارتباطی وی از محیطی بسته و تعامل مستقیم با مادر به محیطی پیچیده و در ارتباط با چند انسان تحول مییابد. ازاینرو درمیابیم یکی از ارکان ضروری برای تداوم حیات بشر، ارتباطات و نظام ارتباطاتی است. ارتباط انسان با دیگری مستلزم تبادل و ردوبدل کردن «معنا» در بسترهای مختلف ازجمله زبان، گویش و واژگان است. توافق بر «معانی» که انسانها نزد خویش اعتبار میکنند و پذیرش آنها توسط یکدیگر، محتوا تولید میکند. بهعنوانمثال وقتی کلامی از انسانی به انسانی دیگر روانه میشوند و دیگری آن را دریافت و ادراک میکند، در این میان محتوایی تولید و تبادل میشود که برخاسته از همان نظام معنایی است که انسانها بر سر عبارات آن کلام توافق کردند.
این ادعا از کجا برمیخیزد؟
تئوری تحلیل نظام ارتباطاتی و تبادل معنا در میان انسانها در دورههای مختلف را میتوان از نظریهی استخدام علامه طباطبایی اتخاذ نمود. علامه طباطبایی ویژگی استخدامگری انسانها را در بستر جامعه انسانی تبیین میفرمایند. از منظر ایشان اصل استخدام اصلیترین عنصری است که ساخت یک جامعه را ممکن میسازد و اعتبار استخدام اهرم تشکیل جامعه مدنی است(شجاعی، ۱۳۹۳). مطابق با نظر علامه، زیست در عالم ماده از سنخ اعتبار است. بدین معنا که انسان در هر عمل خواستهها و ناخواستههایش را اعتبار سازی میکند. یکی از اعتباریاتی که انسان محقق میسازد، اعتبار اجتماع تعاونی است(طباطبایی،۱۳۷۱:ج۴، ص۹۶). به بیانی دقیقتر اعتبار اجتماع تعاونی برگرفتهشده از ناتوانی بشر در تأمین نیازهای خویش، طبع بینهایت طلبی وی و همچنین تفاوت در استعدادها است که نظام ارتباطاتی و جریان اطلاعاتی میان انسانها محقق میسازد. چراکه اساساً تعاون در امتداد تعامل انسانهاست و تعامل در ضمن ارتباطات میان انسانها صورت میگیرد. همچنین نگاه علامه طباطبایی به موضوع استخدامگری از سنخ توجه به جنبه عاملیت انسانهاست. بدین معنا که نیاز انسانها و تفاوت در استعدادها معیارهای نظام ارتباطاتی عنوان میشوند.
عوامل مؤثر بر نظام ارتباطاتی
آنچه تا بدین جا آموختیم، تبیین جایگاه «نیاز» بهعنوان نیروی محرکه شکلگیری تعاون اجتماعی در جوامع بود. پرسش اینجاست پاسخ به مقوله «نیاز» در جوامع مختلف چگونه انجام میگیرد؟
ساختار و عاملیت یکی از جدیترین دوگانههای تحلیل مسائل اجتماعی معرفی میشوند. با توجه به نوع نگاه به مسائل، تحلیلگر اصالت تحلیل را به عامل ساختار یا عامل عاملیت میدهد. مراد از ساختار، نهادها، قوانین و مقررات، تشکیلات و فرهنگ و رسوم است. نهاد به موجودیتی گفته میشود که چند ویژگی دارد: ۱- نهادها بر اساس نیاز شکل میگیرند و نیازها از نهادها ایجاد میشوند ۲- اتفاقنظر جمعی در آن وجود دارد و ۳- تولید و اجرای قوانین در نهادها محقق میشود. قوانین و مقررات بیت الغزل تغییرات اجتماعی هستند که زمینبازی کنشگران را مشخص میکنند(داناییفرد،۱۳۹۲).
در طرف دیگر، عاملیت عوامل ذاتی و درونی انسان را ازجمله هوش، شخصیت، انگیزش، شناخت و… بررسی مینماید. رابطه دوگانه ساختار و عاملیت رابطه دوطرفه است. اما آنچه اهمیت دارد تقدم ساختار بر عاملیت یا عاملیت بر ساختار است(Cockerham, 2005).
آنچه ساختار را از عاملیت متمایز میسازد، قلمرو اثرگذاری این دوگانه در موضوعات و مسائل مختلف است. قلمرو اثرگذاری عاملیت در مواجهه با موضوعات و مسائل در ساحت فرد محدود میشود. برخلاف عاملیت، ساختارها در گستره جمع یا جوامع ظرفیت پاسخگویی و اجرا دارند. از طرفی ماهیت نظامهای ارتباطی در ساحت جوامع بشری تعریف میشود. بدین سبب اساساً محل بحث نظامهای ارتباطاتی در سطوح جوامع بشری است. ازاینرو، آنچه در جوامع مختلف ظرفیت پاسخ به «نیازهای» بشریت در اعصار مختلف دارد، ساختارها هستند.
در مقام جمعبندی بخش نظری بایستی تأکید نمود که شکلگیری نظامهای ارتباطاتی درگرو «نیاز» بشریت است. بدین معنا که تمایل انسانها به تعاون و اجتماع تعاونی برخاسته از «نیاز» بشر است. پاسخ به نیازها در جوامع بشری در دورههای مختلف توسط «ساختارها» محقق میشود. ساختارها نیز در قالب نهادها، قوانین و … نظام اجتماعی و ارتباطاتی را رقم میزنند. شایانذکر است در برخی از جوامع این ساختارها هستند که نیاز کاذب ایجاد میکنند و مبدأ تحولات نظام ارتباطات به شمار میآیند.
در این بخش تلاش داریم، نظام ارتباطاتی سه موج کشاورزی، صنعتی و فرا صنعتی تحلیل و بررسی نماییم.
موج اول: عصر کشاورزی
با اختراع ابزار کشاورزی موج نخست شکلگیری جوامع پدید آمد. در این دوره، پیدایش کشاورزی نقطه عطفی در توسعه زیست اجتماعی بشر است. با توجه به نیاز به اجتماعی شدن و شکلگیری اجتماعات کوچک و پراکنده باهدف تداوم حیات، زمین کشاورزی محور اصلی تحولات نظامهای اجتماعی و اقتصادی قرار گرفت. محوریت زمین کشاورزی ضمن ایجاد ارزشآفرینی در نظام اقتصادی، به دلیل پراکندگی زمینهای مرغوب، اقتصاد نامتمرکز را پدید آورد. از طرف دیگر، جامعه ازنظر سیاسی فئودالیسم؛ یعنی بیگاری کشیدن از کارگران به نفع مالکان زمین(وندل بری، ۱۳۸۷). به بیانی دیگر کانالهای ارتباطاتی در ساحت زندگی اجتماعی در این جوامع بهطور سلسله مراتبی به ثروتمندان طبقه بالاتر و از آنها به صاحبان قدرت ختم میشود. با توجه به ساختار اقتصادی و سیاسی حاکم در آن دوره، نظام ارتباطاتی آن دوره بهصورت چهره به چهره و در درون خانوادهها و اجتماعات کوچک مردمی متمرکز بود و تعاملات اجتماعی در بافت درونی خانوادهها و در نسبت با فئودالها ترسیم میشود. روابط قدرت نیز در این دوره در ساختار سلسلهمراتب فئودال و کشاورز بر مبنای زور و اجبار تعریف میشود.
موج دوم: عصر صنعتی
انقلاب صنعتی بهعنوان مهمترین پدیده در بازه قرن هفدهم تا بیستم دورهای نامآشنا برای اندیشمندان و صاحبان علم است. فارغ از بررسی ریشههای شکلگیری انقلاب صنعتی و آغاز عصر جدید، علیرغم تحولات در بینشها و نگرشهای اجتماعی، انقلاب صنعتی از جنس تحول در ساختار بود. رأس تحولات در نظامهای اجتماعی در این عصر به تحولات حوزه اقتصادی مرتبط میگردد. مکانیکی شدن، اختراع ابزارآلات جدید، ظهور کارخانهها و … نهاد اقتصادی و اجتماعی قلمروها را در این عصر متحول ساخت(شفیعی، ۱۳۹۳).
با توسعه و پیشرفت دانش فنی و زیرساختی و بهتبع آنها ظهور نهادها و ساختارهای جدید در حوزههای مختلف، سطح نیاز بشر به منابع طبیعی و نیاز به بافت جدیدی از روابط انسانی ارتقا پیدا کرد. بدین معنا که آنچه در این دوره نیاز به شمار میآمد در دوره گذشته نیاز بشر محسوب نمیشد. بهواسطه تغییرات بنیادین در ساختارها ، ظهور نهادها و نیازهای نو، نظام ارتباطاتی و جریان اطلاعاتی در این دوره شکل جدیدی به خود گرفت.
ابتداییترین تحولاتی که در نظام ارتباطاتی بهواسطه توسعه ابزاری و اقتصادی که در این دوره شکل گرفت، ظهور جوامع تودهای، رشد جمعیت و افزایش همبستگی اجتماعی در جوامع بشری است(ون دایک، ۱۹۹۹). در نظام ارتباطاتی جدید برخلاف دورههای پیشین، شاهد شیفت الگوی ارتباطاتی در جوامع این عصر از حالت روابط بسته در زیستبوم خانواده و پیوند آنها با فئودالها به سمت تکثر ارتباطات اعضای یک خانواده با نهادهای مختلف اقتصادی و اجتماعی هستیم. به بیانی دیگر نهادهای جدید در ساختار جوامع صنعتی در عرض نهاد خانواده روی کارآمدند. تکثر نهادهای مختلف جوامع را نسب به دورههای پیشین پیچیدهتر کرد و ضمن افزایش همگرایی فناوریها، نظامهای مختلف اجتماعی و اقتصادی، ماهیت نظام ارتباطاتی را نیز دستخوش تغییر قرار داد. با ظهور نهاد کارخانه، انبوهسازی تولید و الگوی رابطه کارگر و کارفرما در نظام اقتصادی این عصر، ماهیت نظام ارتباطاتی از حالت یک کشاورز و یک فئودال به کارگران و کارفرما در بافت ساختار سلسله مراتبی مبدل ساخت. بهواسطه تحولات فوق شاهد ظهور «نظام دستوری» در روابط میان افراد جامعه و نهادها این دوره هستیم.
این زیستبوم به سبب نوآوریها و پویاییهای مکانیکی همافزایی[۱] ایجاد نمود. بهعنوانمثال الگوی نهادی حاکم بر اقتصاد مبنی بر اینکه زنان نیز در کنار مردان خود در فرایند تولید، توزیع و مصرف اقتصاد در کارخانهها مشارکت نمایند، روابط اجتماعی میان زن و مرد، تغییر نقشهای آنها را در نهاد خانواده و همچنین ارتقا ظرفیت پذیرش چند نقش بهطور همزمان در جامعه متأثر از این الگوی نهادی شد.
نظامهای ارتباطاتی در این دوره ساختار و پیچیدگیهای خود را بازتولید میکنند. بهعنوانمثال فناوری نوظهور عصر صنعتی و ساختار روابط میان کارگر و کارفرما، پدیده جدیدی را بنام پدیده ساعت گرایی ایجاد نمود. این پدیده پیوند انسان با طبیعت یا اشیاء را بیشازپیش نزدیکتر نمود و سبب انطباق عملکرد انسان با کارایی ماشینآلات شد.
درروند توسعهای جوامع صنعتی، دولت مظهر عالیترین نهاد قدرت عنوان میشود و ماهیت آن از یکروند تشکیکی سلسله مراتبی دستوری به سمت رسانهها سوق پیدا نمود. به بیانی دیگر نظام موج دوم که مبتنی بر تولید انبوه کارخانهای بود رسانههای انبوه را به دنبال خود آورد و ساختار و نظام ارتباطی را بهگونهای تنظیم کرد که افراد مختلف در جامعه با قطبهایی از محتوا مواجه بودند؛ روزنامهها و مجلات و سینماها، رادیو و تلویزیون که هر یک میتوانستند پیامی واحد را بهطور همزمان به میلیونها نفر انتقال دهند. بنابراین، در این نظام ارتباطی، رسانههای جمعی-تودهای یا رسانههای یکطرفه وجهه غالب نظام ارتباطاتی را شکل میدهند. همچنین ماهیت محتوا و جریان اطلاعاتی میان نهادها و بخشهای مختلف جامعه در این دوره «دادههای اطلاعاتی» تشکیل میدهد که مقدمات ورود به عصر فرا صنعتی را فراهم ساخت.
موج سوم: عصر فرا صنعتی
سومین موج از تحولات تمدنی در جوامع بشری «عصر فرا صنعتی» نامیده میشود. از ویژگیهای برجسته عصر فرا صنعتی، انقلاب اطلاعات و تحول در جریان محتوا از بافت مکانیکی و یکطرفه به بافت جریان تعاملی و تبادل دادههاست. بهزعم توسعه فناوریهای نوظهور در بخش زیرساختها، تحولات جوامع فرا صنعتی سرعت بیشتری به خود گرفت. جوامع این عصر ازجمله جامعه اطلاعاتی، جامعه شبکهای، جامعه پلتفرمی، جامعه دانش، جامعه خرد و… علیرغم تفاوتها، درهمتنیده شدهاند. به بیانی دیگر با توسعه فناوریها شاهد تجلی این جوامع در قلمروها و نظامهای اجتماعی بهطور همزمان هستیم.
نظام نوین موج سوم بازتابی از نیازهای اقتصاد نو پیدای مابعدِ تولید انبوه است که افزایش پیچیدگی و تنوع در جوامع نو، نیاز به رسانههای تعاملی و اجتماعی را برای پاسخ به نیازهای تازه متولدشده میطلبد(گرامیان، ۱۳۹۴). یکی از نیازهای ایجادشده در این عصر، نیاز به ارتباطات اجتماعی گسترده و جلبتوجه است. ازاینرو انبوه زدایی و نزول استفاده از رسانههای یکطرفه از ویژگیهای کلیدی نظامهای اجتماعی برخاسته از فضای مجازی بهعنوان رکن رکین جوامع فرا صنعتی است. برخلاف رسانههای موج دوم که هر یک کموبیش مستقل از یکدیگر عمل میکردند، پلتفرمهای فضای مجازی یا رسانههای اجتماعی بهشدت درهمآمیختهاند و دادهها و تصاویر ذهنی و نهادها- نهاد بهمثابه آنچه بر سر آن توافق اجتماعی شده است_ را متحول میگردانند.
جوامع پلتفرمی بهعنوان یکی از پیچیدهترین جوامع این عصر در طول جوامع اطلاعاتی و شبکهای بر بستر پلتفرمهای فضای مجازی بناشده است. در این جوامع، نظام ارتباطاتی مبتنی بر شبکه و جریان اطلاعاتی مبتنی بر تبادل دادههای دیجیتالی است. نظام ارتباطاتی و ماهیت قدرت در این نوع جوامع برخلاف بافت سخت و متمرکز دورههای گذشته، در لایه کاربران رسانههای اجتماعی توزیعشده است (فیروزآبادی، ۱۳۹۹). با توجه به بافت نرم و ویژگی توزیع یافتگی قدرت در این جوامع، روابط قدرت از طریق اقناع تعریف میشود.
نظام ارتباطاتی در جوامع پلتفرمی منقطع از مکان و زمان است و ارتباطات همزمان در چند بعد ایجاد میشوند. تحولات ناشی از تغییرات نظام ارتباطاتی و جریان اطلاعاتی را میتوان در ساخت نهادهای جدید اجتماعی مبتنی بر نیازهای جدید اجتماعی مشاهده نمود. بهعنوانمثال نظام تصمیمگیری در جامعه پلتفرمی تحول اساسی پیداکرده است. در جامعه پلتفرمی بهتبع شبکهای شدن روابط، توزیع یافتگی دادهها، قدرت گرفتن کاربران حرفهای و غیرحرفهای مقوله تصمیمگیری لزوماً در سطوح حاکمیت انجام نمیگیرد (ون دایک، ۲۰۱۸). توزیعشدگی داده و اطلاعات در عین اینکه انبوه زدایی میکند، تنوع و پیچیدگی را یدک میکشد.
در این جوامع همچنین ظرفیت تنوع در پیوند و تکثرات اجتماعی سبب از بین رفتن همرأیی عمومی و تکثر در جامعه میشود. تکثرات اجتماعی در عین ایجاد افتراق عمومی، سبب میشود کاربران در communityهای مبتنی بر ویژگیهای شخصیسازیشده خویش زیست نمایند. در این نظام ارتباطات شبکهای بهواسطه درهمتنیدگی تعامل کاربران در هر دوسویه پلتفرمها و پیچیدگیها، یک کاربر قدرت برانگیختن صدای دیگر اعضای زیستبوم پلتفرمی را در راستای اهداف استخدام گری خویش دارد و کاربران میتوانند بهمثابه یکنهاد اجتماعی اثرگذار عمل نمایند. به سخن دیگر در نظام برخاسته از جامعه پلتفرمی انسانها میتوانند در سپهر مجازی همزمان در چند community زیست کنند و نظام استخدامگری انسانها را در دو بعد روانی و جسمانی متحول گرداند.
برخلاف دورههای گذشته در این موج افزایش پیچیدگیها و پیشی گرفتن سرعت تحولات پلتفرمها در نسبت بااراده انسانها، منجر به تقدم یافتن ساختارها بر نیازهای بشریت شده است. امروزه نظامهای اجتماعی تحت تأثیر اراده مالک پلتفرم از طریق ساختارهای فنی، زیرساختی، اقتصادی و… هستند. در این جوامع مالکان پلتفرمها از طریق سازوکارهای ورود به پلتفرمها، مکانیسمهای حکمرانی، ساختار بازار، سازوکارهای جذب و مشارکتجویی، استفاده از نوآوریها و… تلاش دارند (ون دایک،۲۰۱۸) زیستبوم ارتباطات کاربران را طراحی کنند. بهعنوانمثال در شبکه اجتماعی اینستاگرام، مالکان آن بهواسطه طراحی جلوههای بصری، طراحی بستر مناسب برای انتفاع نیاز به «توجه» از طریق تولید محتوا توسط کاربران، شبکهای بودن روابط کاربران یا یکدیگر، ارائه محصولات متنوع، کاهش هزینههای ورود و زیست در آن و… توانستهاند زیستبوم ارتباطی کاربران را در فضای مجازی متحول کنند و کاربران با اراده خویش از طریق ویژگی «دنبال کردن/شدن» ، زیستبوم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در زندگی حقیقی خود را متأثر از زیستبوم ارتباطی در جوامع پلتفرمی ترسیم نمایند.
جمعبندی
این یادداشت ضمن تبیین مبانی نظری نظامهای ارتباطاتی با توجه به دو رکن «نیاز» و «ساختار»، اهمیت نظام ارتباطاتی و تاثیر آنها در شکلگیری ماهیت زیست بومها تلاش داشته است با توجه به ویژگیهای جوامع بشری ، روابط علّی حاکم در چرخه نیاز، ساختار و نظام ارتباطی در سه عصر کشاورزی، صنعتی و پساصنعتی تحلیل و بررسی کند، تحولات زیست اجتماعی هر دوره را تبیین نماید و در نهایت تفاوتهای جوامع بشری را در شش معیار در جدول زیر جمعبندی نماید.
بستر تحولات | ابزار تبادل محتوا | پیچیدگی جوامع | ماهیت قدرت | روابط قدرت | قطبهای اثرگذاری در نظامهای ارتباطاتی | |
موج اول | زمین کشاورزی | چهره به چهره | کم | متمرکز | اجبار | نظام بیگاری |
موج دوم | نهاد صنعت | رسانههای جمعی | متوسط | نیمهمتمرکز | اجبار | نظام دستوری |
موج سوم | فناوری اطلاعات و ارتباطات | شبکههای اجتماعی | زیاد | توزیع یافته | اقناع | پدیده کاربران |
منابع:
- طباطبایی، محمدحسین(۱۳۷۱)، المیزان فی تفسیر القرآن
- شجاعی، محمدحسین، موسوی فرد، سید محمدنقی(۱۳۹۳)، ابعاد و آثار جامعه شناختی نظریه استخدام علامه طباطبایی در تشکیل اجتماع، نشریه بلاغ مبین شماره ۳۸ و ۳۹
- تافلر، الوین، (۱۳۹۳) موج سوم، نشریه فرهنگ نشر نو
- وندل، ۱۳۸۷، پایان عصر کشاورزی-صنعتی؛ آیا میتوان آنچه را از دست دادهایم، دوباره به دست آوریم؟، ماهنامه سیاحت غرب، شماره ۵۹
- فیروزآبادی، سیدابوالحسن،۱۳۹۹، تحول در عصر فضای مجازی، دانشگاه امام صادق(ع)
- اسمیت، کوین، (۱۳۹۲)، درآمدی بر نظریهی خط مشی عمومی، ترجمه حسن دانایی فرد، تهران، صفار
- شفیعی، مهرداد؛ منطقی، منوچهر، ۱۳۹۳، توسعه فناوری در عصر مفهوم: تعاریف، مفاهیم و الزامات، فصلنامه توسعه تکنولوژی صنعتی، شماره ۲۳
- گرامیان، سعیده السادات، مطهری، زینب السادات، ۱۳۹۴، تحول ماهیت قدرت در عصر فراصنعتی بررسی دیدگاه تافلر، نشریه علوم خبری، شماره ۱۶
- Cockerham William .2005. “Health Lifestyle Theory And The Convergence Of Agency And Structure.” Journal Of Health And Social Behavior 46:51-67
- Batuhan Keskin (2018): Van Dijk, Poell, and de Wall, The Platform Society. Public Values in a Connective World (2018) (03).
- van Dijk, J. J. A. (1999): The network society. Social aspects of new media / Jan van Dijk ; translated by Leontine Spoorenberg. London: Sage
پینوشت:
[۱] synergy