نگاهی بر راهبرد تنظیم مقررات ساترا

برای بررسی راهبرد ساترا در تنظیمگری ابتدا به معرفی انواع راهبردهای تنظیمگری در دنیای امروز پرداخته و پس از معرفی سازمان ساترا، فعالیت در این سازمان با چارچوب مفهومی مذکور مطابقت داده خواهد شد.
الف) در یک دستهبندی میتوان، انواع راهبردهای تنظیم مقررات را در سه طبقه قرار داد:
- راهبرد اول این است که نهاد تنظیمگر، خود نقش تنظیمشونده را نیز برعهده داشته باشد. به عبارت دیگر تنظیمگر و تنظیمشونده، در اصل یک نهاد هستند و در عمل شاهد خود تنظیمگری[۱] خواهیم بود.
- راهبرد دوم این است که نهاد تنظیمگر و نهاد تنظیمشونده، دو نهاد متمایز باشند؛ به این معنا که قواعدی تحت نظارت و با تایید نهاد تنظیمگر، تدوین میشود و نهاد تنظیمشونده ملزم است این قواعد را رعایت نماید.
- در راهبرد سوم که از ویژگیهای جامعه مدرن است، علاوه بر وجود دو نهاد متمایز مذکور، نهاد ثالثی نیز وجود دارد. برای تدقیق در مفهوم راهبرد سوم ذکر این توضیح ضروری است که تقاضا برای پاسخگویی و شفافیت از یک سو و طفره رفتن بوروکراتها و سیاستمداران از این پاسخگویی و ایجاد شفافیت از سوی دیگر، برای رفتارهای سازمانی، اجتماعی و سیاسی جامعه مسئله ای مهم است. سازمانهایی مانند رسانه جمعی از طریق تکنیکهای رتبهبندی[۲] و طبقهبندی[۳]، در حال توسعه نظارت و ظرفیت تنظیمگری خود هستند. به همین ترتیب جنبشهای اجتماعی دریافته اند که کمپینهای آموزش عمومی، تظاهرات و لابیگری کافی نیستند و بنابراین درتلاشند تا ظرفیتهای نظارتی خود را توسعه دهند. یکی از مهمترین مثالهایی که برای این توسعه ظرفیت وجود دارد، نقش NGO هاست. برای مثال امروزه سازمانهایی وجود دارند که به صورت داوطلبانه دست به تعیین استانداردهایی در برخی عرصههای اجتماعی میزنند و بازیگران دارای شخصیت حقیقی یا حقوقی آن عرصه میتوانند به این سازمان مراجعه کنند و پس از انجام بررسیهای لازم، گواهی تایید کیفیت کالا یا خدمات خود را دریافت نمایند. در اصل، اخذ گواهی از این سازمان، برای کسب اعتبار بازیگران و محصولاتشان لازم مینماید. البته امروزه NGO هایی وجود دارند که صرفا تحت مالکیت یا حمایت بخش مردمی یا به عبارت دیگر، بخش سوم نیستند؛ بلکه میتوانند تحت نفوذ شبکه بازیگران دولتی یا خصوصی نیز قرار بگیرند.
ب) ساترا مخفف سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی، وابسته به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی است که در شهریور ماه ۱۳۹۴ تشکیل شده است. در بیانیه معرفی این سازمان، ماموریتها و اهداف بدین صورت هستند: ارتقای سلامت و کیفیت خدمات رسانهاى صوت و تصویر فراگیر در فضاى مجازى، تقویت و ارتقای جایگاه صنعت رسانهاى صوتى-تصویرى جمهورى اسلامى ایران در رقابتهاى سنگین جهانى، حفاظت از مرزهاى رسانهاى کشور و کاهش آسیبپذیرى جامعه در مقابل هجمههاى فرهنگى بیگانگان، جلوگیرى از انحصار و تضمین رقابت سالم و در نهایت زمینهسازى تحقق الگوى رسانهاى در تمدن نوین اسلامى. علاوه بر این مهمترین وظایف ذکر شده در این بیانیه نیز عبارت است از ساماندهی حوزه صوت و تصویر فراگیر در راستای حمایت از خدماتدهندگان و تأمین حقوق کاربران؛ تسریع، تسهیل و شفافسازی روند و فرآیند اعطای مجوز به ارائهکنندگان خدمات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی؛ افزایش کسب و کار و زمینهسازی تسهیلگری برای فعالان حوزه صوت و تصویر فراگیر؛ رسیدگی به شکایات و تخلفات گزارششده از سوی مردم در فضای مجازی.
سازوکار فعالیت ساترا با توجه به ماموریتها و وظایف مذکور، به صورت اجمالی بدین صورت است که خود براساس قوانین جمهوری اسلامی ایران و براساس مطالعات علمی و تطبیقی، قواعدی را تدوین مینماید و در تعامل با بازیگران و تنظیمشوندگان، به صورتهای گوناگونی تلاش دارد تا آنها را در چارچوب رعایت این قواعد قرار دهد، مثل آموزش پیشینی، اعطای مجوز موقت به پلتفرمها، برخورد قضایی با متخلفان و ابطال مجوز. همچنین از هوش مصنوعی در شناسایی محتوای نامناسب، نظارت فرآیندی بر فعالیتهای پلفترمها و ایجاد سازوکار دریافت گزارشات مردمی نیز برای جمع آوری اطلاعات و پایش بازیگران استفاده میکند. در مسیر تدوین قواعد نیز تلاش دارد در ارتباط با مجموعه های مختلف از جمله سازمانهای مردم نهاد، شنوای رای و نظر آنان بوده و همراهی آنان را جلب نماید.
ج) با توجه به دو بخش قبل، و با بررسی تطبیقی این دو، واضح است که فعالیت ساترا در دسته دوم از انواع راهبردهای تنظیمگری است چرا که خود قواعد را تدوین میکند، خود به پایش بازیگران دست میزند و خود با استفاده از ابزارهایی تلاش دارد تا رفتار بازیگران در چارچوب قواعد تنظیمی قرار دهد. گرچه شاید بتوان اتکا به گزارشات مردمی و مطالبات سمنها و مجموعههای مردمی را گامی در جهت حرکت به سمت راهبرد تنظیمگری که در بخش اول بدان اشاره دانست اما به نظر میرسد زیرساختهای قانونی و هنجاری لازم برای تحقق این نوع تنظیمگری به خوبی در کشور فراهم نشده باشد.
برای ادامه کار در پرتو چارچوب نظری ارائه شده در قسمت الف میتوان این پیشنهاد را ارائه کرد که اولا با توجه به شرایط عصر جدید، ذیل راهبرد دوم، مناسب است که ساترا بیش از پیش به شنیدن صدا و دخیل کردن مطالبات گروهها مردمی و بخش خصوصیِ تحت تنظیم مبادرت ورزد و تلاش نماید زمینه ایجاد تنظیمگری مشارکتی را فراهم آورد. ثانیا و ذیل راهبرد سوم و خصوصا با توجه به برخی نارضایتیهای فعلی بخش خصوصی از نهاد تنظیمگر صوت و تصویر فضای مجازی و تقابلات و اعتراضاتی که در پی این نارضایتی ایجاد شده است، مناسب است شرایطی فراهم آید تا نهادهای واسطی ایجاد و اعتبار بخشی شوند تا بار فشار بخش خصوصی و ارائهدهندگان خدمات محتوایی در فضای مجازی، بر نهاد حاکمیتی تنظیمگری، کاهش یابد. البته حساسیتهای ارزشی و فرهنگی و همچنین حساسیتهای امنیتی متناسب با شرایط روز جمهوری اسلامی ایران مسائلی هستند که میبایست در طراحی این نهادهای واسط مورد توجه جدی قرار گیرند.
[۱] Self-regulation
[۲] ranking
[۳] grading