شیوع ویروس کرونا که از روزهای پایانی بهمن ۹۸، با تعطیلی
اغلب مشاغل و یا کاهش چشمگیر ساعات فعالیت بسیاری از مراکز و نهادها مثل دانشگاه،
مدرسه، ادارات، بازار و… و همچنین لزوم ماندن در خانه آغاز شد، و بعدها در
فروردین ۹۹ تحت عنوان طرح فاصله گذاری اجتماعی نیز به اوج خود رسید، در عمل
باعث تقلیل جدی ارتباطات و تعاملات اجتماعی و حضوری گردید. طبیعتا با ایجاد این
محدودیتها، تمایل و رغبت جامعه به سمت جایگزینی ازطریق بستر فضای مجازی، برای
جبران حداقل بخشی از عقب ماندگیهای ناشی از این تعطیلی و فاصلهگذاریها شکل گرفت. اما سخن در
این مقام است که آیا تأمّلی در خصوص تبعات و پیامدهای این مهاجرت عظیم و گسترده و
تدابیری جهت بهرهمندی هرچه بهتر از ظرفیتهای آن اندیشیده شده بود؟
در حقیقت، شاید بتوان گفت که حضور افراد در فضای مجازی و
شکلگیری ارتباطات و
تعاملات اجتماعی بر این بستر و هویتی که از پی این حضور و برقراری ارتباطات شکل
میگیرد، لایهای از زندگی و وجود فرد و جامعه است و این منجر به بازتولید نظامهای اجتماعی جدید بر این بستر
میگردد. بنابراین میتوان ردپای بسیاری از تغییرات
زندگی شهروندان در دنیای حقیقی را در زیست مجازی آنان نیز، به سادگی مشاهده کرد.
حال اگر این تغییرات، ناشی از یک بحران همهگیر جهانی باشد،
طبیعتاً آثار آن هرچه بیشتر نمایان خواهد بود و تغییرات طبیعی یا اجتماعی و همچنین
خطمشیهایی که دولت برای
مدیریت این تغییرات وضع میکند، مانند طرح فاصله گذاری اجتماعی برای مهار کرونا،
اثر خود را بر زیست و رفتار شهروندان در فضای مجازی خواهد گذاشت. به عنوان مثالی
از این حرکت فزاینده به سمت فضای مجازی، افزایش ساعات حضور در فضای مجازی و گشتوگذار در سایتها و شبکههای مختلف اجتماعی است که این
به نوبهی خود برخی آسیبهای جسمی از جمله کمتحرکی و افزایش وزن، درد کمر و گردن، اثرات مضری بر هوش و
تمرکز ذهنی افراد و… دارد و سلامت جسمی جامعه را به خطر میاندازد. همچنین به دلیل غالب
بودن ارزشهای فرهنگی غیربومی و غیردینی در این فضا، مثل انواع فیلمهای هالیوودی و همچنین امکان
دسترسی آسان به محتوای غیراخلاقی و تاثیرپذیری از مدیریت افکار عمومی در فضای
مجازی که توسط معاندان ایجاد میگردد، سلامت روحی و روانی جامعه را نیز به مخاطره کشیده
خواهد شد.
با این اوصاف، آنچه به عنوان پیشنهاد میتوان مطرح کرد این است که
همانگونه که مقام معظم رهبریحفظهالله بر لزوم تدوین پیوست فرهنگی درخصوص سیاستها و خطمشیهای مختلف تاکید دارند، با
الهام از این مفهوم و نظر به اهمیت جایگاه فضای مجازی و خصوصا با التفات به حرکت
فزاینده به سمت زندگی دیجیتال، میبایست پیوست فضای مجازی برای بسیاری از خطمشیهای دولت نیز در نظر گرفته شود؛
بهگونهای که ابعاد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی،
سیاسی، حقوقی و… آن در فضای مجازی مورد توجه این پیوست قرار گیرد.
از سویی دیگر، نوع خاصی از رهیافتهای خطمشیگذاری در دنیا بهتازگی مورد استقبال و عنایت
کشورهای پیشرفته در فرآیند تدوین خطمشیهای عمومی، اجرا و ارزشیابی پیامدهای آن مطرح شده است که به
ابعاد رفتاری مردم جامعه میپردازد و با عنوان خطمشیگذاری رفتاری مطرح میشود.
در این نوع رهیافت، ضعفهایی که در نحوه شناخت و ادراک و
انتخاب شهروندان وجود دارد، بررسی شده و از آنها برای جهت دهی به سمت رفتار مطلوبی
که از آن پیوست مذکور قابل شناسایی است، استفاده میشود. ازاینرو باید توجه ویژهای به رفتار مردم در فضای مجازی
و تاثیر آن بر جامعه در ضمن تدوین هر خطمشی عمومی داشت.
بهعنوان مثال، به تصمیم دولت در ارائه ۱۰۰ گیگ اینترنت رایگان
به عنوان هدیه که در اسفند ماه انجام شد توجه فرمایید. علیرغم اینکه عمده هدف این
خط مشی سوق دادن مردم به خانه نشینی بود، اما بهنظر میرسد که اثرات آن بر رفتار مردم
مورد غفلت قرارگرفته است. فراهم شدن چنین امکانی آنهم برای مدتی کوتاه، که تلویحاً مشوّقی
است برای مردم که تا قبل از اتمام فرصت، نهایت استفاده را ببرند و حداکثر دانلود
را داشته باشند، علاوه بر اینکه عامل تشدید تاثیرات مخرب همیشگی مثل انزوا،
افسردگی، افت تحصیلی، پرخاشگری و اعتیاد به فضای مجازی است، باعث افزایش مراجعه به
سایت های غیراخلاقی و تأثر از آسیب های روانی ناشی از شایعات دشمن و… نیز است.
از منظر خطمشیگذاری رفتاری میتوان پیشنهاد داد که به جای اعطای این امتیاز برای همگان و
در همهی سایتها، اختصاص این ۱۰۰ گیگ اینترنت
رایگان به برخی سرویسهای مطلوب مثل سرویسهای داخلی تولید کننده و ارائه دهنده محتوای ویدیویی و
همچنین پیامرسانهای داخلی در نسبت با پیامرسانهای خارجی، اشاره کرد تا دست کم بخشی از
تاثیرات نامطلوب را کاهش دهد و شرایط قدری کنترلشدهتر شود.