تاریخچه ای کوتاه از شبکه های انسانی

چیزی از جایش تکان خورده است!
(گفتاری در معنا، مفهوم و پیامدهای جامعه شبکهای)
در یادداشت قبل (مقایسهای از جامعه شبکهای و تودهای) بیان شد که ساختار جدیدی از جوامع در حال شکلگیری است و این تغیر ساختار منجر به تغییراتی در تمامی نظامات جوامع میشود. اگرچه جوامع تودهای در حال نیل به جوامع شبکهای هستند اما شبکههای انسانی از دیرباز موجود بودهاند. در این یادداشت به تاریخچه کوتاهی از شبکههای انسانی خواهیم پرداخت.
شبکههای اجتماعی بهاندازه بشریت قدمت دارند. افراد انسانی از زمان زندگی در گروهها و قبایل کوچک، همیشه بیشتر با برخی از افراد ارتباط برقرار کردهاند تا دیگران. به گفته مورخان تاریخ شبکه انسانی دستکم به پیدایش گفتار انسان بازمیگردد. اجداد دور ما از طریق صحبت با یکدیگر و تبادل اطلاعات و کالاها، در گروههای کوچک همبستگی اجتماعی ایجاد کردند. علاوه بر این در میان گروهها نیز ولو بهصورت گاهوبیگاه ارتباطاتی برقرار میشد.
مک نیل تاریخ جهان را بهعنوان توالیای از پنج شبکه جهانی توصیف میکند. در این شبکهها، نهتنها بهطورکلی گفتار و اطلاعات ردوبدل میشد، بلکه کالاها، فناوریها، ایدهها، محصولات زراعی، پوشاک، حیوانات و بیماریها نیز مبادله میشدند.
در اولین شبکه جهانی، نوع بشر برای شکار و جمعآوری قبایل در سراسر جهان گسترش یافت. تبادل اندیشهها و نشانههای فرهنگی، فنآوریها (تیر وکمان، کنترل آتش) و ژنها (ازدواج بین اعضای گروهها و قبایل مختلف) در سراسر آفریقا، آسیا و اروپا و آمریکا و اقیانوسیه رخ داد. این شبکه انسانی تا زمان اختراع کشاورزی در حدود ۱۲۰۰۰ سال پیش بسیار سست و ناپایدار باقی ماند. یکجانشینی به انسان این امکان را داد تا تعامل مداومتری را در میان تعداد بیشتری از افراد در سطح محلی حفظ کنند.
حدود ۶۰۰۰ سال پیش، شبکههای محلی سکونت گزینی به شبکههای شهری یا کلانشهری تبدیل شدند بهاینترتیب اولین تمدنهای بینالنهرین، مصر، هند، مکزیک و آند ایجاد شدند.
سومین شبکه انسانی، شبکه جهان قدیم[۱] بود که از ایجاد ارتباط بین تمدنها در اوراسیا و شمال آفریقا و پیوند بخشهایی از آن در حدود ۲۰۰۰ سال پیش، نشئت گرفت. این امر باعث ظهور امپراتوریهای بزرگ بوروکراتیک در هند، چین، مدیترانه (یونان و روم)، مکزیک و آند شد. حملونقل و ارتباطات با اختراع و گسترش چرخها، جادههای بهتر، کشتیهایی با ظرفیت بالاتر و نوشتن الفبایی به میزان قابلتوجهی بهبود یافت و تمدنهای مختلف و مناطق روستایی آنها اندیشه، عادات و آداب و رسوم را از یکدیگر قرض گرفتند.
از حدود سال ۱۴۵۰ به بعد، ناوبری اقیانوسی تمدنهای اوراسیا و آمریکا را در ارتباط با یکدیگر قرارداد تا شبکه بینالمللی واقعاً جهانی را تولید کند. این امر برخورد شدید تمدنهای اروپایی بر سر حاکمیت بر تمدنهای بومیان آمریکایی بود. نتیجه، تبادل همه چیزهایی بود که این تمدنها برای عرضه کردن داشتند.
بااینحال، اکثر مردم در دهه۱۸۰۰ هنوز بهعنوان کشاورز در این سرزمین زندگی میکردند: آنها فقط به میزان کمی فراتر از تجربه شخصیشان در مورد جهان میدانستند، چراکه نمیتوانستند بخوانند و فقط گاهی اوقات با غریبهها ملاقات میکردند.
نوع پنجم شبکه انسانی این موضوع را تغییر داد: شبکه جهانی که ۱۶۰ سال گذشته را پوشش میدهد. این دوره با شهرنشینی و رشد جمعیت مشخص میشود. شبکه انسانی دیگر آنقدر گسترده نبود، اما متراکمتر شد. حجم و شتاب ارتباطات بهطور چشمگیری افزایش یافت. تعداد و استفاده از وسایل جدید حملونقل و ارتباطات بهوسیله قطار، اتومبیل و هواپیما به همراه تلگراف، تلفن، رادیو، تلویزیون و سرانجام رایانهها و شبکهها گسترده شد.
دوره اول این مقطع از تاریخچه شبکه جهانی بهعنوان جامعه تودهای شناختهشده با رسانههای ارتباطجمعی توصیف میشود.
در دوره دوم، جامعه شبکهای تکامل پیدا میکند. این موضوع نهتنها بهصورت کمّی در سراسر جهان گسترش مییابد، بلکه بهطور کیفی زیرساختها و عملکرد جوامع فعلی را نیز تغییر میدهد. این امر به شبکههای اجتماعی و رسانهای از همه نوع و در همه سطوح جامعه وابسته است.
عملاً دیگر جامعه انسانی در انزوا وجود ندارد. حجم، سرعت و اهمیت پیامهای ردوبدل شده آنقدر زیاد شده است که تأثیر آنها بر جامعه معاصر با تأثیر سیستمهای ارتباطی در جوامع باستانی غیرقابل مقایسه باشد. نهایتاً، باید نتیجه گرفت که قدرت ارتباطات انسانی، چه بهصورت مشارکتی و چه ازنظر رقابتی، زمین را تا حد بیشتری تحت تأثیر قرار داده است. «ما ۶ میلیارد نفر بدون وجود ارتباطات داخلی بیشمار، گردش و مبادله غذا، انرژی، فناوری و پول که شبکه جهانی مدرن را شامل میشود، نیستیم.»
پی نوشت:
۱- به اروپا و آسیا و افریقا- جهان قدیم و به آمریکا جهان نو گفته میشود.
۲- برگرفته از کتاب The Human Web: A Bird’s-Eye View of World History, R. McNeill
یک نظر