نظریه چرخه عمر در تنظیم مقررات
هنگامیکه آن نهاد مقررات گذاری عمومی که برای منفعت رسانی عمومی ایجاد شده بوده، به دنبال تحقق منافع گروهها یا شرکتهای خاص باشد و منفعت آنها را بر منفعت عمومی ترجیح دهد و درواقع منافع عمومی به تسخیر منافع گروههای ذینفوذ درآیند، نهادهای رگولاتوری مقهور شرکتهایی میشوند که قرار بود جایگاه تنظیم گری برای آنان داشته باشند. همانطور که پیشازاین نیز اشاره شد، به این حالت که نهاد رگولاتوری با شرکتها و گروههای خاص در جهت منافع دوطرفه و تأمین منافع آن گروهها بده و بستان دارند Regulatory Capture گفته میشود.
در این شرایط باید گفت که رگولاتوری در انجاموظیفه خود با ناکامی مواجه شده است چراکه رگولاتورها توسط آن گروهی که میخواستند رگوله شوند تسخیر و به منافع آنها بسیار نزدیک شده و منفعت عمومی و جهانی را نادیده پنداشتهاند. این شرایط یکی از رایجترین و معمولترین شرایطی است که تنظیم گری با شکست مواجه میگردد.
نظریههای مختلفی با عنوان Capture theory در توجیه این امر برآمدهاند که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت:
نظریه چرخه عمر
این نظریه معتقد است که مسائل از جلبتوجه عمومی و سیاسی ایجاد میشوند. هنگامیکه یک مسئله توجهات را به خود جلب کرده و برای مردم دغدغه میشود، سیاستمداران ناچارند که برای آن تدبیری بیندیشند و رگولاتورها نیز برای پیشگیری از تکرار و وقوع دوباره آن، قوانین و مقررات سختی را در آن حوزه مسئله وضع میکنند؛ اما پس از مدتی که توجهات عمومی و سیاسی از آن مسئله برداشتهشده و به مسئله دیگری جلب شود، تنها شرکت و گروهی که مورد تأثیر و البته مخالف آن مقررات سخت خواهد بود همان گروهیاست که مقررات درباره آنها وضع شده بوده است. در این حالت که سیاستمدارانی که دیگر منفعتی سیاسی از پافشاری بر مقررات در این مسئله عاید آنها نخواهد شد، صدای صنایع را میشنوند و خود مخالف آن قوانین سرسخت و آن رژیم رگولاتوری متولد شده میگردند؛ بنابراین رگولاتورها تنها دو گزینه پیش روی خود خواهند داشت: یا باید با نیاز صنعت -که حالا سیاستمداران نیز حامی آنان هستند- خود را منطبق کنند و از قوانین خود دست بکشد و یا اینکه بهکلی از بین بروند!
بدیهی است که آژانسهای رگولاتوری گزینه اول را انتخاب کرده و این انتخابشان به ناچار منجر به شکلگیری تنظیم مقررات تسخیرشده یا Captured Regulation میگردد. در این چرخه عمر، نهادهای رگولاتوری از تنظیم گری با دغدغه و فعال به نهادهایی محافظهکار تبدیل خواهند شد که تنظیم گری بهصورت منفعلانه و قضایی انجام خواهند داد؛ بنابراین دوران تولد تنظیم مقررات، دوران عملکرد فعال و با دغدغه رگولاتورها است که بهطور منظم با تنظیم گریهای بهتر به دوران بلوغ خود میرسد و سرانجام با عملکردی منفعلانه و تبدیل این فرایند به فرایندی قضایی، به دوران افول و پیری خود نزدیک خواهد شد.
یک نظر