مسائل خط‌ مشی فضای مجازی

همگرایی رسانه‌ای و نهاد تنظیم‌گر

رسانه‌های نوین در عصر مدرن از ده‌ها سال قبل نقش مهمی را در جوامع ایفا کرده‌اند و مسئولیت آگاهی و انتقال محتوا را برعهده داشته‌اند. به بیان دیگر رسانه‌های مختلفی مثل تلویزیون، رادیو و مطبوعات، هرکدام به صورت جداگانه حامل یکی از انواع محتوا‌های صوتی، تصویری و متنی بوده‌اند. از طرفی برای کنترل آنها توسط حاکمیت‌های ملی، نهاد‌های تنظیم‌گر مختلفی فعالیت می‌کردند. به عبارت دیگر با توجه به استقلالی که هر کدام از این رسانه‌ها از یکدیگر داشتند، نهاد‌های تنظیم‌گر مرتبط، مستقلانه در قلمرو اقتدار خویش دست به اعمال حاکمیت میزدند.

با رشد تکنولوژی و پیشرفت‌های حاصل شده، شاهد این هستیم که در طی سال‌های اخیر این رسانه‌ها رو به همگرایی نهاده‌اند. چرا که دیجیتالی شدن موجب در هم شکستن مرز میان این سرویس‌های رسانه‌ای شده است. پدیده‌ای که به تصریح نهاد تنظیم‌گر ارتباطات انگلیس (آفکام)، مهمرین چالش پیش روی نهاد‌های تنظیم‌گر است. همگرایی در لغت به معنای همسو کردن و ایجاد اتحاد و یکپارچگی است و در اصطلاح به معنای این است که در عصر دیجیتال، امکان تولید، انتقال و ذخیره انواع محتواهای صوتی، متنی و تصویری به صورت داده، در قالب یک ساختار یکسان فراهم شده و با طیف گسترده‌ای ازفناوری‌ها مانند رایانه، موبایل و تلویزیون قابل دستیابی است. کارشناسان به صورت کلی پدیده همگرایی را در چهار بخش طبقه بندی کرده‌اند:

  • شبکه: بدین معنا که شبکه‌های زیرساختی اختصاصی دیگر وجود ندارد و از همه شبکه‌ها، انواع مختلف محتوا تبادل میشود.
  • سرویس: انواع سرویس‌ها و خدمات محتوایی و کاربردی از یک مسیر واحد ارائه میشود.
  • تجهیزات: انواع سرویس‌های کاربردی و محتوایی در یک وسیله و ابزار (مثل تلفن همراه) و از یک درگاه و تحت یک پروتکل مشترک ارائه میشود.
  • سرویس دهنده ها: حرکت به سمت ادغام و همکاری و سرمایه گذاری‌های فی مابین شرکت‌ها در سراسر زنجیره ارزش، از تولید محتوا و سرویس و ابزار ذخیره و پردازش داده، تا انتقال داده‌ها و خدمات شبکه اتفاق افتاده است. ادغام شرکت‌های رسانه ای سنتی و تلاش برای بقای خود در فضای رسانه‌ای نوین مثال بارز اثرات همگرایی در این قسمت است. البته شایسته ذکر است که نتیجه این حرکت، کاهش تعداد شرکت‌های فعال و شکل گیری شرکت‌های قدرتمند است که باعث شکل گیری غول‌های فناوری و رسانه‌ای در دنیا میشود و نهایتا با توجه به فرامرزی بودن این غول‌ها، رسانه‌های بومی کشور‌ها تضعیف می‌گردد.

علاوه بر این بستر فضای مجازی امکانی را فراهم آورده است که نه فقط محتوا، بلکه انواع خدماتی که جامعه به آنها نیاز دارد و در گذشته در فضای واقعی به صورت مستقل از یکدیگر ارائه شده و مستقلانه تحت تنظیم قرار می‌گرفتند، مثل خدمات حوزه سلامت و حمل و نقل، علاوه بر ارائه در بستر فضای مجازی، به سمت همگرایی در این فضا نیز حرکت نمایند.

یکی از مهمترین پیامد‌های این پدیده، این است که به دلیل همپوشانی قلمرو نهاد‌های تنظیم‌گر سنتی که ناشی از این همگرایی اتفاق افتاده، تداخل کاری فراوانی برای این نهاد‌ها پیدا شده است؛ که این مسئله به نوبه خود باعث سردرگمی ارائه دهندگان در تنظیم رفتار خویش متناسب با قواعد تنظیم گران مختلف است. مثال بارز آن در داخل کشور، منازعه میان صدا و سیما و وزارت ارشاد در اعطای مجوز فیلم و سریال است که در سالهای اخیر شاهد آن بوده‌ایم. در چنین موقعیتی، قرابت زیاد همه زنجیره خدمات فاوا از زیرساخت تا خدمات و محتوا، باعث شده نتوان بدون در نظر گرفتن دیگری دست به تنظیم مقررات زد.

به صورت کلی دلالت این رخداد برای حاکمیت این است که لازم است با نگاهی کارشناسی و برخوردی عالمانه به این پدیده نگریسته شود و با بازطراحی نظام نهادی تنظیم‌گری ملی، ترکیب جدیدی از نهاد‌های رگولاتور سنتی و نوین شکل گیرد تا چالش انسجام و یکپارچگی حکمرانی تنظیمی در سطح ملی مرتفع گردد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا