نگاهی به تعاریف تنظیمگری
regulation یا تنظیم گری، نوعی از خطمشی عمومی است که با توجه به نهاد تنظیمگر، ابزارهای اعمال اقتدار و عرصههای ورود، تعاریف مختلفی از آن ارائهشده است. بهصورت کلی در تنظیم گری، با استفاده از ابزارهای سخت و نرم، تلاش میشود تا رفتار بازیگران، در راستای تأمین منافع عامه تنظیم شود. با توجه به نگاههای مختلفی که در طول دهههای گذشته به تنظیم گری وجود داشته است، در حالت کلی میتوان سه تعریف از تنظیم گری ارائه کرد:
- مجموعهای از دستورات: به معنای اعمال مجموعهای از قواعد الزامآور توسط شخصیتی که برای این کار فعالیت میکند. برای مثال مقرراتی که سازمان تنظیم مقررات ارتباطات رادیویی بر اپراتورها اعمال میکند ذیل این تعریف از تنظیمگری هستند.
- نفوذ آگاهانه و قصد شده دولت: این تعریف، از تعریف قبلی گستردهتر است و همه کنشهای دولتی که برای تأثیرگذاری بر کسبوکار و رفتار اجتماعی طراحیشدهاند را شامل میشود. بنابراین دسته قبلی نیز میتواند ذیل این دسته قرار بگیرد. انواع ابزارهای تنظیمگری این تعریف عبارتاند: انگیزشهای اقتصادی (مانند یارانه و مالیات)، اعمال قدرت از طریق قراردادها، استفاده از منابع، فرانشیزها، ارائه اطلاعات و … . برای مثال استفاده از تعرفه گذاری ترجیحی توسط دولت بر مصرف ترافیک داخلی یا بینالمللی برای افزایش مصرف ترافیک داخلی، نوعی تنظیم گری است که ذیل این تعریف قرار میگیرد.
- همه اَشکال تأثیرگذاری اجتماعی یا اقتصادی: در این تعریف، همه سازوکارهای مؤثر بر رفتار، اعم از اینکه از جانب دولت باشد یا هر منبع و شخصیت دیگری مثل بازار یا بخش سوم (مثل سازمانهای داوطلب یا خودتنظیمها)، تنظیم گری پنداشته میشود. در این معنای گسترده، بهجای اینکه تنظیم گری صرفاً ابزاری پیشگیرانه، برای ممانعت از رخداد فعالیتهای نامطلوب باشد، میتواند عامل توانمند ساز و تسهیلگر نیز باشد. مثل تنظیم گری امواج برای نظم دهی به فعالیتهای سخنپراکنی. یا بهعنوان مثالی دیگر میتوان به نقشآفرینی تشکلهای دانشگاهی فعال در حوزه فاوا اشاره کرد که در راستای جهتدهی به خطمشی گذاری عرصه فاوا در سطح ملی فعالیت میکنند.
با توجه به اینکه در بررسی انواع تعاریف ارائهشده از تنظیمگری باید به سیر زمانی نیز توجه کرد، بهعنوان جمعبندی، برخی از ویژگیهای تعریف مختار، عبارتاند از اینکه اولاً تنظیمگری در عصر حاضر، صرفاً منحصر در دولت نیست و سایر بخشهای جامعه مثل بخش دوم و سوم و حتی شرکتها و سازمانهای بینالمللی و خارجی نیز میتوانند در تنظیم گری یک بازار یا عرصه به مؤثر باشند. ازلحاظ ابزار نیز، اتکا صرفاً بر ابزارهای مقررات سخت نیست و ابزارهای نرمتر بدان اضافه شده است. نهایتاً، عرصه ورود تنظیمگری از صرف تمرکز بر بازارهای اجتماعی گسترش پیداکرده و بسیاری از عرصههای اجتماعی را نیز در برگرفته است.
مطالعه بیشتر در اینجا