تحلیل خط‌ مشی فضای مجازی

از فیلترینگ غلط تلگرام تا مواجهه صحیح با کلاب هاوس

طرح مسئله

از موارد قابل توجهی که در زمینه پالایش پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی صورت گرفته این است که ضعف در جهت دهی صحیح افکار عمومی موجب شده تا فیلترینگ برخی از سکو(پلتفرم) ها و خدمات بیگانه به بی اعتمادی کاربران به سکوها و خدمات داخلی بینجامد. این عدم تبیین و روشنگری و ضعیف حکومت در زمینه توجیه افکار عمومی در قبال مسئله فیلترینگ به علاوه تبلیغات منفی و گسترده علیه پالایش فضای مجازی از سوی دشمنان، فضای لجبازی میان مردم و مسئولین را در مواجهه با فضای مجازی تشدید شده است. عمده مواضع و اقدامات دولت های مختلف به ویژه دولت به اصطلاح تدبیر و امید و دولت دوم آن و شاید دولت های سوم و چهارم آن(!)، در مواجهه با سکوها و خدمات نامناسب بیگانگان، مواضع و اقدامات انفعالی، سلبی و ضعیف بوده است. این سیاست های نامناسب دولت در مسئله پالایش، موجب پیامدهای گوناگونی از جمله همه گیری کرونای استفاده از فیلترشکن ها و vpn ها و ایجاد فرهنگ نظم و قانون گریزی در میان مردم شده است.

 

پیامدها

اولین دسته از پیامدهای این سیاست های غلط در مسئله فیلترینگ، «ایجاد فرهنگ حرص» نسبت به محتوای خارجی است. زمانی که به شکل حداکثری و بدون توجه به نیازها و آزادی های مشروع کاربران، پالایش بدون توجیه افکار عمومی و ارائه خدمات با کیفیت، ارزان و سریع داخلی صورت می گیرد، حس کنجکاوی نسبت به محتوای پالایش شده تحریک می شود که در نتیجه ضمن پیگیری راه های دسترسی به آن از طریق پالایش گریزها، عملا تأثیر پذیری کاربر از محتوا نیز افزایش می یابد.

پیامد بعدی، «نهادینه شدن فرهنگ استفاده از پالایش گریزها» است. متأسفانه امروزه این فرهنگ در بین بخش قابل توجهی از اقشار جامعه فراگیر شده و به یک کنش عادی بدل شده است. آمارها، میزان مصرف پالایش گریزها را تا ۷۰ درصد و در جوانان بالای ۸۰ درصد برآورد می کنند. آنچه در استفاده از پالایش گریزها محل تامل است صرفا بحث مصرف خدمات و محتواهای نامناسب یا شرکت در بسترهای دشمن نیست بلکه این اقدام در درون خویش، فرهنگ قانون شکنی را در جامعه نهادینه می کند. اگر چه عده ای از کارشناسان به درستی بیان می کنند که بر اساس قوانین و مقررات ضعیف و ناقص موجود در حوزه جرائم فضای مجازی، به صراحت نمی توان حکم به غیرقانونی بودن استفاده از فیلترشکن ها داد ولی مقاصد قانون گذار، روح حاکم بر قوانین و مقررات و هم چنین برخی از احکام فقهی دلالت بر عدم جواز مطلق و ولنگار استفاده از فیلترشکن توسط کاربران دارد که در جای خود مورد بحث و استدلال های مفصل قرار گرفته است. اما فارغ از ابعاد حقوقی، قطعا استفاده نقل و نبات گونه از فیلترشکن ها در شرایط کنونی، موجب ایجاد فرهنگ نظم و قانون گریزی اجتماعی در بعد فرهنگی می شود.

پیامد سوم، «ایجاد حس نارضایتی به خصوص در نخبگان» است. پالایش امروز به دلیل عدم رتبه بندی خدمات و محتوا و تفکیک میان کاربران، فرهنگ نارضایتی و ایجاد نگاه منفی نسبت به پالایش را در بخش قابل توجهی از مردم و به ویژه نخبگان به وجود آورده است. با این حساب اگر قرار است فیلترینگ و پالایشی صورت بگیرد، بی توجهی به نیاز های اقشار مختلف و فیلترینگ یکسان همه اقشار منجر به شکست این سیاست خواهد شد. مهم ترین تمایزی که کاربران در فضای مجازی با سایر مشارکت کنندگان در رسانه های جمعی دارند، آن است که دارای شناسه ای به اسم آی پی(IP) بوده که از طریق آن قابل رهگیری و شناسایی هستند. به نظر می رسد با توجه به اینکه از متخصص ترین و نخبه ترین انسانها یعنی اساتید دانشگاه تا مبتدی ترین و آسیب پذیر ترین انسانها یعنی کودکان، مجموعه کاربران اینترنتی را تشکیل می دهند اعمال یک پالایش یکسان و تفکیک نشده، بدترین نوع پالایش بوده که هم ظالمانه است و هم مضر. ظالمانه است نسبت به نخبگانی که نیاز به فضایی موسع تر دارند و مضر است نسبت به کودکان و نوجوانانی که لازم است فضایی مضیق تر و کنترل پذیرتر داشته باشند. این مسئله از منظر فقهی نیز توجیهی ندارد؛ چرا که مفهوم منکر و ضلال، مفاهیمی مشککند. از این رو، اقدامات غلط در عرصه فیلترینگ، عمدتا منجر به ایجاد گفتمان نارضایتی و اعتراض آمیز در بخشی از کاربران می شود و عده ای در این بین به عناصر فعالی در جهت مقابله با آن بدل شده اند. امروزه در فضای مجازی، بخشی از عرصه توزیع پالایش گریزها را نه انگیزه های اقتصادی، بلکه انگیزه های سیاسی شکل داده است. شکل گیری سایت های قوی و پویایی مانند نوفیلتر از این نمونه هستند. این دسته از فعالان برآنند که با پالایش به عنوان ابزار سانسور و محدودگر آزادی بیان مبارزه کنند.

 

عبرت ها

فیلترینگ تلگرام، یکی از تجربه های شکست خورده پالایش در دولت های یازدهم و دوازدهم بود. این اقدام که به طور غلط اجرایی شد، برای مواجهه با شبکه اجتماعی کلاب هاوس، عبرت ها و درس هایی دارد.

  • آنچه با مسدود شدن تلگرام، مردم از دست می‌دادند، یک پیام‌رسان و مجموعه‌ای از اطلاعات نبود، بلکه بستر ارتباطی حضورشان در اجتماع و نظام‌های اجتماعی مختلف بود که آن زمان هیچ جایگزینی نداشت . بنابراین به جد سرمایه اجتماعی ضربه می خورد و امنیت ملی تهدید می شد. در مورد کلاب هاس به فراخور امکانات خاصی که این شبکه اجتماعی در اختیار کاربران قرار می دهد، باید حضور کمی و کیفی کاربران در آن و میزان وابستگی آن ها و نظام های اجتماعی به بستر مورد دقت قرار گیرد. بررسی ها نشان می دهد در ابتدای شکل گیری این شبکه اجتماعی تا یک ماه بعد، حضور و مشارکت کاربران در آن صعودی بوده ولی در هفته های اخیر این وضعیت با کاهش قابل توجهی روبرو شده است که شاید علت اصلی آن عدم هماهنگی ویژگی صوتی بودن این شبکه اجتماعی با شرایط نخبگان سیاسی و مردم عادی است. توضیح بیشتر آنکه، اقتضای مشارکت در این شبکه اجتماعی، غالبا حضور چند ساعته در اتاق های صوتی است که نه نخبگان سیاسی وقت آن را دارند و نه مردم عادی حوصله آن. اما به وضوح مشخص است که هدف از گسترش کلاب هاوس و حمایت های تمام قد و عجیب و غریب دولت از آن اولا ایجاد دوقطبی نخ نمای فیلترینگ و آزادی و جلب نظرات مردم به سمت دولت سوم روحانی و تضعیف جریان انقلاب در فضای مجازی بود که الحمدلله با کیاست و درایت مسئولین و نخبگان انقلابی و عدم بازی در زمین دوقطبی آقای آذری جهرمی تا حد خوبی خنثی شد – البته همانطور که در برخی از کلیپ های تبلیغاتی آقای لاریجانی دیده می شود، هنوز از این دوقطبی کاذب برای فریب افکار عمومی به طور کامل ناامید نشده اند. و ثانیا استفاده از فرصت انتخابات برای راه اندازی و گسترش کلاب هاوس و بهره برداری از آن برای وقایع بعد از انتخابات و حتی چهار سال آینده است.
  • دولت، پیش‌از فیلترینگ تلگرام بارها و بارها از آزادی تلگرام استفاده های سیاسی(پیروزی در چندین انتخابات) و اقتصادی(درآمدهای هنگفت فروش اینترنت) زیادی برده بود اما در نهایت به علت اغتشاشات سال های ۹۶ و ۹۷ مجبور به فیلترینگ تلگرام شد. عملکرد دولت در این هشت سال نشان داد، که جاخالی دادن و عدم پذیرش مسئولیت خط مشی اصلی وی بوده است و این خط مشی شواهدی متعددی از مسئله برجام گرفته تا افزایش قیمت بنزین دارد. فیلترینگ تلگرام نیز شاهدی دیگر برای این مسئولیت ناپذیری است که دولت تمام تلاش خود را کرد تا هزینه آن متوجه رهبر انقلاب نموده و بیش‌ازپیش سرمایه اجتماعی را از ناحیه رهبری انقلاب اسلامی تخریب کند. تذکر این نکته در اینجا خالی از لطف نیست که تلگرام در زمان ریاست جمهوری و ریاست شورای عالی فضای مجازی آقای روحانی، وزارت ارتباطات آقای جهرمی، ریاست مجلس آقای لاریجانی فیلتر شد، اما امروز، افرادی که در آن زمان هیچ مسئولیتی نسبت به تلگرام نداشتند، باید پاسخ گو باشند.(!)

از این رو در مورد فیلترینگ کلاب هاوس نیز به نظر می رسد که با توجه به اظهارات آذری جهرمی مبنی بر این که قصد فیلترینگ کلاب هاس را نداریم و خبر هایی ناظر به این که قوه قضاییه ممکن است در این مسئله ورود کند، این انگاره در حال شکل گیری بود که دوباره قرار است به مردم گفته شود تصمیم فیلترینگ کلاب هاوس در راس نظام گرفته شده و هزینه و تخریبی برای جریان انقلاب و فریبی برای مردم مهیا شود. از این رو، فیلترینگ این شبکه اجتماعی و وارد شدن در زمین بازی کاذب ایجاد شده، به صلاح نمی باشد، اگر چه لازم است مقدمات حاکمیت پذیری و مدیریت این شبکه اجتماعی در چارچوب قوانین و مقررات برای دولت انقلابی آینده آماده شود، ان شاالله.

  • بحث دیگری که در مورد تلگرام مطرح بود این است که مردم نیاز های گوناگون خود را در این بستر برطرف می کردند و این بستر هم به گونه ای تحت کنترل دستگاه های امنیتی بود که با فیلترینگ آن و پخش شدن کاربران در پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی و اختلال در دسترسی ها این اشراف اطلاعاتی از دست رفت. در مورد کلاب هاوس هم جریان مهاجرتی که به سمت این شبکه اجتماعی درحال شکل گیری است ممکن است از نظر اشراف امنیتی ، دستگاه های امنیتی ما را دچار مشکل نماید و بستر حضور اجتماعی مردم از دسترس نهاد امنیتی ما خارج باشد که برای آن هم نهادهای ذیربط باید چاره اندیشی کنند.
  • در شرایط کنونی که هنوز کلاب هاوس نهادینه نشده است، می توان با حمایت مسئولین، از فضای انتخابات استفاده کرد و بسترهای جایگزین ایرانی را به عنوان پلتفرم خوب برای گفت و گوهای انتخاباتی معرفی کرد. این مهم نیاز به حضور الگوها و گروه های مرجع در بسترهای ایرانی و هم چنین برگزاری جلسات انتخاباتی کاندیدها در این اتاق های صوتی بومی دارد.
  • واکنش دشمن و تلگرام نیز در آن زمان جای تحلیل داشت، تجربه ناموفق فیلترینگ تلگرام در روسیه و ایران نشان داد ، تلگرام هم خود را مجهز به فناوری مقاوم در برابر فیلترینگ کرد و هم با پشتیبانی آمریکا حجم عظیمی از حمایت‌ها را برای تولید فناوری‌ها مقاوم به عمل آورد. درصورتی که تجربه فیلترینگ تلگرام را برای کلاب هوس تکرار کنیم، هزینه‌های فیلترینگ را بدون نتایج مورد انتظار شاهد خواهیم بود یا آنکه حداکثر به علت ضعف فنی توان تاب‌آوری خود را ازدست‌داده و تنها راه مقابله را، قطع کردن کامل پل ارتباطی خواهیم یافت که این موضوع مسائل و محدودیت‌های بعدی فراوانی به دنبال خواهد داشت.
  • تجربه‌های گذشته در حوزه پالایش فضای مجازی نشان می‌دهد که افکار عمومی ایران به علل و دلایل گوناگون صرفاً پالایش متمرکز از بالا به پایین را برنمی‌تابد و در مقابل آن واکنش‌هایی از خود نشان می‌دهند. از طرفی دیگر، مسدود نمودن حداکثری نرم‌افزارهایی که با اقبال قشر زیادی از مردم و برخی مسئولین و سلبریتی ها روبه‌رو شده است کار سنجیده‌ای نیست بلکه نیاز به مدیریت وابستگی دارد. برای مدیریت وابستگی و حرکت به‌سوی استقلال بایستی از نقطه حداقل وابستگی به نقطه حداکثر حرکت نمود. علاوه بر این، جهت کاهش وابستگی در فضای مجازی این نکته حائز اهمیت است که در فضای مجازی سه لایه حاکمیتی وجود دارد : ۱- زیرساخت فنی ۲- زیرساخت نرم‌افزاری و ۳- خدمات و محتوا. در حکمرانی فضای مجازی می‌توان از ابزارهای نرم (غیر الزام‌آور، از پایین به بالا) و سخت (الزام‌آور، از بالا به پایین) استفاده نمود. تجربیات متعدد در دنیا نشان داده است که برای حکمرانی اثربخش، بایستی هر چه از لایه اول به سمت لایه سوم حرکت می‌کنیم، ابزارهای اعمال حاکمیت از ابزارهای سخت به ابزارهای نرم تغییر یابد. برای مواجهه با کلاب هاوس و حاکمیت پذیر کردن آن شایسته است از تمامی ابزارهای سخت و نرم استفاده شود. برای مثال حمایت مستقیم دولت از تولیدکنندگان محتوا در پیام‌رسان‌هایی غیر از کلاب هاوس، مشوق‌های منفی نظیر کاهش کیفیت و سرعت ارتباط پایین با سرورهای کلاب هاوس از طریق مداخله فنی دولت استفاده نمود. – همچنان که در سال ۹۲ برای مهاجرت مردم به تلگرام از این ابزار استفاده شد – همکاری مردم برای پالایش پایین به بالای ساختار کلاب هاوس، ایجاد مطالبه عمومی برای اعمال پالایش کلاب هاوس، تحریم کردن کلاب هاوس توسط عموم مردم و ایجاد کمپین‌های مختلف تحریم کلاب هاوس، در صورت نقش‌آفرینی مناسب رسانه‌های انقلابی به نتیجه بهتری دست می‌یابد.

 

منابع

نصراللهی، محمدصادق (۱۳۹۸)، صورت بندی مسائل شیوه ی پالایش (فیلترینگ) فضای مجازی در ایران، رسانه و فرهنگ۱۸(پاییز و زمستان ۱۳۹۸)، صص ۲۴۷-۲۷۹

آزادی، جواد (۱۳۹۷)، گزارش راهبردی فیلترینگ تلگرام، هسته خط مشی فضای مجازی مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام

جمعی از نویسندگان(۱۳۹۹)، مجموعه مسائل فرهنگی – اجتماعی فضای مجازی، هسته خط مشی فضای مجازی مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام.

نویسندگان
محمد کریمی دهکردی
سید امیررضا برقعی

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا