تحلیل خط‌ مشی فضای مجازیمسائل خط‌ مشی فضای مجازی

دکان دیکتاتوری کلاب ها!

تجربه فیلترینگ در نظام جمهوری اسلامی ایران، تجربه موفق و خوبی نبوده است و نمونه آن در بحث تلگرام است، که ضمن هزینه­کرد نظام، اما همچنان ادامه دارد و نوعی دهن کجی به آن اهداف و نگاه فرهنگی و امنیتی در راستای اهداف حاکمیت است. زیرا مهم­ترین عامل در اعمال فیلترینگ، ضمن انجام آن به صورت کامل و جلوگیری از هرگونه اتصال مجدد، و یا فیلترینگ نوبه­ای و چندوقت یکبار؛ همراه­سازی و اقناع مردم و استفاده کنندگان از آن شبکه­اجتماعی است. و متاسفانه در این زمینه خیرخواهان و دلسوزان مردم نتوانسته اند این کار را به نحو مناسبی انجام دهند و اعمال محدودیت، به جای دریافت حمایت مردم، نظر مخالف و نارضایتی عموم جامعه را به همراه داشته است. همچنین تقارن این کار با ایام انتخابات، احتمالا باعث استفاده های انتخاباتی برخی جریان های بی تفاوت نسبت به مدیریت و کنترل فضای مجازی و عدم رهاشدگی فضای مجازی خواهد شد؛ چرا که توجیه و پیوست تبیینی کار در کنار اعمال محدودیت نبوده است. نکته بعد این است که در صورت فیلتر کردن نیز مثل اتفاقی که برای تلگرام رخ داد، بسیاری از کاربران به راحتی با فیلتر شکن از آن استفاده خواهند کرد؛ بنابراین در عمل اتفاق چندانی در میزان مصرف و آثار سوئی که به منظور جلوگیری از آنها فیلترینگ انجام شده است، رخ نخواهد داد.

در نقطه مقابل از آنجایی که این پلتفرم فضای استدلال و گفت و گو است و بخشی از فضای انتخاباتی نیز فضای گفت و گو استدلال و احتجاج است، خصوصا که در انتخابات امسال شاهد منع کمپین های حضوری هستیم، بنابراین کلاب هاوس فضایی خواهد بود برای کمپین ها و هم البته احتجاجات و گفت و گو ها و مناظرات انتخاباتی. از آنجایی که در تبیین ها وگفت و گو ها به مرور حقیقت روشن میشود و درنتیجه رشد افراد اتفاق می‌افتد و البته باطل سوار بر جهل افراد است، این مسئله فی نفسه برای انقلاب اسلامی مطلوب است، اما مشکل اینجاست که باید بالاخره این فضا را نیز مدیریت کرد و مانع طرح بحث ها و گفت و گو های یک جانبه و البته با موضوعاتی شد که مانع آزادی اندیشه (مقدمه فضای آزادی بیان و گفت و گو) هستند. البته اصولاً، حضور و فعالیت در قلمرو دشمن طوری که باعث راه یابی بیگانگان به جامعه اسلامی و ایمانی شود جایز نیست و فعالیت در این پلتفرم ها به مثابه همین قاعده است، چرا که این پلتفرم ها آمریکایی بوده و این امر می‌تواند موجب ناامنی جوانب مختلف جامعه اسلامی گردد و به علاوه صیانت از داده‌های کاربران و کلان‌داده‌های تولیدی ممکن نباشد و عملاً حقوق شهروندان نیز قابل استیفا نباشد. ولی واقعیت این است که الان در وضعیتی هستیم که به نظر فیلتر کردن، به غلط، باعث ضربه شدید به گفتمانی خواهد شد که با تأکیدات مکرر مقام معظم رهبری به دنبال توسعه ظرفیت حکمرانی فضای مجازی و مخالف رهاشدگی این فضا هستند؛ و البته شرایط شبکه ملی اطلاعات و پلتفرم های داخلی نیز به صورتی نیست که در این مدت کوتاه بتواند مثل پلتفرم های خارجی به درستی کار کند. بنابراین به نظر میرسد فعلا تا انتخابات، باید با فعالیت کجدار و مریض این پلتفرم در کشور کنار آمد؛ مگر اینکه یک سناریوی هوشمندانه مدیریت این پلتفرم طراحی شود تا بتواند در برابر هجمه های رسانه ای مقاومت کند که البته براساس تجربه گذشته کمی دور از ذهن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا