تحلیل خط‌ مشی فضای مجازیتحلیل و ارزشیابی خط‌ مشی فضای مجازی

عصر فضای مجازی و دولت‌ تو‌خالی Hollow State

«دولت توخالی» مفهومی است که کاهش قدرت دولت را به ذهن متبادر می‌سازد. در عصر معاصر ظرفیت دولت‌ها کم شده، دولت‌ها به اجزای بسیاری تفکیک شده و قدرت کمتری برای اعمال اراده در قلمرو خویش دارند. فرآیندهای مختلفی در این توخالی‌شدن دولت‌ها نقش داشته‌اند؛ به عنوان نمونه برخی از کارکردهای دولت‌ها به سطوح فراملی واگذار شده است مانند آنچه در سازمان‌های بین‌المللی تخصصی و یا در ساختار اتحادیه اروپا رخ داده است و یا شرکت‌های بزرگ بین‌المللی، داعیه‌دار ارائه خدماتی هستند که پیش از این در عهده دولت‌ها بوده است.

دولت توخالی چیست؟
«دولت توخالی» مفهومی است که کاهش قدرت دولت را به ذهن متبادر می‌سازد. در عصر معاصر ظرفیت دولت‌ها کم شده، دولت‌ها به اجزای بسیاری تفکیک شده و قدرت کمتری برای اعمال اراده در قلمرو خویش دارند. فرآیندهای مختلفی در این توخالی‌شدن دولت‌ها نقش داشته‌اند؛ به عنوان نمونه برخی از کارکردهای دولت‌ها به سطوح فراملی واگذار شده است مانند آنچه در سازمان‌های بین‌المللی تخصصی و یا در ساختار اتحادیه اروپا رخ داده است و یا شرکت‌های بزرگ بین‌المللی، داعیه‌دار ارائه خدماتی هستند که پیش از این در عهده دولت‌ها بوده است.
شاید یکی از مهم‌ترین عوامل گسترش ادبیات دولت توخالی فناوری اطلاعات و ارتباطات و بسط نظام‌های اجتماعی در فضای مجازی باشد. فضای مجازی و فناوری‌های پایه آن از سویی سازوکارهای کارآیی و شبکه را که دو ارزش اصلی بخش خصوصی و بخش مردمی است، تقویت می‌کنند و از سویی دیگر آن چنان در لایه خدمات کارآمد و مؤثر بوده است که گویا می‌تواند جانشین دولت‌ها در ارائه بسیاری از خدمات شود و به تعبیری به رقابت با دولت در ارزش مشروعیت برخاسته است و نیاز جوامع به دولت‌ها را روزبه‌روز کاهش دهد.

دولت توخالی چه چالش‌هایی دارد؟
تو خالی شدن دولت‌ها چالش‌هایی نظیر پاسخگویی، تکه‌تکه شدن دولت و هدایت را به دنبال دارد.
اولاً دمکراسی نماینده، به صورت سنتی کارگزاران و سیاستمداران دولتی را در برابر مردمی که قدرت رأی و انتخاب آن‌ها را داشتند، پاسخگو می‌کرد. حال چالش اول این است اگر چنین کارگزارانی دیگر توانایی کنترل عملکردها و کارکردهای دولتی را نداشته باشند چگونه می‌توانند پاسخگو باشند؟
دوماً دولت‌های توخالی چه در تصمیم‌گیری و چه در خدمت رسانی دچار پراکندگی و گسستگی شده‌اند. این پراکندگی ناشی از توزیع کارکردهای دولت در سازمان‌ها و شرکت‌های مختلفی است که هر یک فرهنگ متفاوتی دارند. این گسست، هماهنگی و ارتباطات را به شدت سخت می‌کند.
سوماً زمانی که دولت برخی وظایفش را به دستگاهی بیرون از دولت محول می‌کند، مجبور به پیدا کردن راهی برای اثرگذاری و هماهنگی میان اقدامات متنوع این دستگاه‌هاست. این مسئله سیاستمداران و کارگزاران را مجبور به ایفای نقش‌های جدید و فناوری‌های جدید برای حکمرانی اثربخش می‌کند.

دولت توخالی با چه انتقاداتی مواجه است؟

  1. برخی معتقدند دولت به اختیار خود برخی از حدود اختیارات و اقتدارش را تفویض کرده است و این به معنای خلع ید دولت نیست. منتقدین در جواب می‌گویند مفهوم دولت توخالی ناظر به آن چیزی است که در واقع اتفاق افتاده نه آن چیزی که نیت دولت بوده است.
  2. طرفداران دولت توخالی معتقدند دولت همچنان قدرت خود را حفظ می‌کند چرا که با نهادهای تنظیم گر (تنظیم مقررات) بر همه کارکردهای تفویض شده کنترل دارد؛ منتقدین سؤال می‌کنند مگر چه میزان از اختیارات تفویض شده با نهادهای تنظیم‌گر پوشش داده می‌شود و آیا اساساً دولت چقدر می‌تواند نهادهای تنظیم گر را به صورت اثربخش هدایت کند؟ اساساً کسانی که قرار است بر نهادهای تنظیم گر نظارت کنند، چه میزان موفق به پوشش چتر نظارتی خود می‌شوند؟

دولت تو خالی برای جمهوری اسلامی ایران یک فرصت است یا تهدید؟
طبیعتاً مانند سایر نظریه‌پردازان غربی باید پاسخ بدهیم بستگی دارد به آنچه در عمل اتفاق خواهد افتاد. به عبارتی دیگر دولت توخالی اگر به معنای مردمی سازی شئون مختلف حاکمیت نظام اسلامی باشد مطابق با ایده اصلی انقلاب اسلامی است و فرصتی مهم قلمداد می‌شود، این مهم شرط لازمی دارد و آن پایبندی به اصول انقلاب اسلامی است. اما اگر به معنای پیروی کورکورانه از نظام‌های لیبرال دمکراسی غربی در مشارکت بخش خصوصی و مردم نهاد باشد تهدیدی خطیر به شمار می‌روند.
به دیگر سخن، باید مراقب باشیم که دولت توخالی نه مستمسکی برای دور نگاه‌داشتن مردم از حاکمیت در انقلاب اسلامی شود و نه با شعار مشارکت، توسعه‌ای لیبرالیستی از بخش خصوصی و مردم نهاد را جایگزین مردمی سازی و مشارکت مردمی نماییم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا