شناخت خط‌مشی فضای مجازی

حکمرانی مردمی فضای مجازی

از اهداف اصلی انقلاب اسلامی بازگرداندن مردم به جایگاه حاکمیت و تحقق مردم‌سالاری دینی در حکومت اسلامی است. نکته حائز اهمیت این است که آرمان استقلال و آزادی ملی با تحقق واقعی و نه اسمی مردم‌سالاری دینی به وقوع می‌پیوندد؛ اما متأسفانه در طول حیات چهل‌ساله انقلاب اسلامی در بعضی حوزه‌ها شاهد محدود کردن فعالیت مردمی و توسعه انحصاری بخش‌های غیرمردمی اعم از دولتی و خصوصی بوده‌ایم که علاوه بر از بین بردن استقلال و آزادی ملی، بعضاً موجب ایجاد فسادهای گسترده شده‌اند.

فضای مجازی امکانی برای دوباره حاکم شدن مردم – بعد از دوره دولتی و خصوصی‌سازی- است؛ اما اتفاقی که در فضای مجازی الآن در حال وقوع است، این است که متأسفانه مردم به جایگاه مخاطب و مصرف‌کننده تنزل داده‌ می‌شوند؛ یعنی به‌جای حاکم شدن، کاربر می‌شوند. به بیانی عمیق‌تر آن چیزی که می‌تواند حاکمیت انقلاب اسلامی را بر فضای مجازی کشور حفظ کند، برگرداندن مردم به جایگاه حکومت به‌واسطه سایبر است؛ مردمی سازی فضای مجازی راهکاری است که می‌تواند اقتدار و استقلال جمهوری اسلامی ایران را در برابر شرکت‌های بزرگ آمریکایی و حتی داخلی حفظ کند؛ اما متأسفانه روندی که در حال گسترش است حضور شرکت‌ها و بازیگران بزرگ بین‌المللی، خصوصی و خصولتی در جایگاه مردم است که دوباره حاکمیت را اشغال‌ خواهند کرد و مردم‌ به سطح پایین‌تر، به‌عنوان مصرف‌کننده و مخاطب تنزل خواهند یافت.

بنابراین مردمی سازی فضای مجازی از راهکارهای تحقق فضای مجازی مستقل جمهوری اسلامی ایران است. همان‌طور که طراحی مرز سایبری و صیانت از آن، تحقق شبکه ملی اطلاعات و تولید محتوای متقن و جذاب اسلامی ایرانی از دیگر راهکارها هستند.

از مقدمات لازم برای مردمی سازی فضای مجازی توانمند کردن مردم در انجام فعالیت‌های مجازی است. بخشی از این توانمندی به مسلح کردن ایشان به سلاح سواد فضای مجازی برمی گردد؛ اگر چه توان مند کردن مردم و تحقق مردمی سازی فضای مجازی-نه مشابه آنچه توسعه اقتصادی و خصوصی سازی رخ داد- در گرو اقدامات ایجابی و سلبی دیگری در سطح دولت و مردم نیز است اما سواد فضای مجازی به معنای سواد حضور در نظام‌های اجتماعی گوناگون فضای مجازی بخشی از پازل این اقدامات است که باید به آن توجه کرد.
سواد فضای مجازی به حضور فعالانه و خردمندانه مردم کمک کرده و بهره‌برداری حداکثری از فرصت‌های فضای مجازی و صیانت و مقابله با آسیب‌ها و تهدیدهای آن را ایجاد می‌کند. سواد فضای مجازی برخلاف سواد رسانه‌ای صرفاً به حوزه ارتباطات و رسانه منحصر نیست و تمامی نظام‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی – اجتماعی فضای مجازی را شامل می‌شود و علاوه بر این رویکردی فعالانه و خردمندانه در تولید، توزیع و مصرف خدمات و محتوا در فضای مجازی دارد.

نوشته های مشابه

‫3 نظرها

  1. سلام
    تشکر
    ممنونم میشم که اگر ممکن هست این عبارت را بیشتر توضیح دهید.
    “حضور شرکت‌ها و بازیگران بزرگ بین‌المللی، خصوصی و خصولتی در جایگاه مردم است”

    و نکته دیگر اینکه به نظر خیلی سریع و سهل به موضوع سواد فضای مجازی اشاره کردید و این را در مقام اولویت اول برای حل مشکل در نظر گرفتید، حال آنکه شاید منظر حاکمیت نیز در این میان مهم باشد(حتی برای همان ارتقاد سواد)

    1. سلام علیکم
      ممنون از مطالعه و توجه دقیقتان؛
      ۱- در مورد تذکر اول : فضای مجاری این فرصت را فراهم کرده است تا با توانمند شدن مردم، ضمن تحقق رشد مردمی، استقلال فضای مجازی نیز حاصل شود ولی متاسفانه در شرایط فعلی کشور، در جریان توسعه اقتصادی (خصوصی سازی) و توسعه پایدار (حکمرانی خوب) عرصه حکمرانی کشور و به خصوص حکمرانی فضای مجازی در همه لایه های شبکه ، خدمات و محتوا غالبا به انحصار شرکت های داخلی خصوصی یا خصولتی و حتی دولتی و شرکت های بین المللی مانند آلفابت ( گوگل )، فیس بوک و …درآماده است و مردم در موضع انفعال و جایگاه مصرف کننده قرار گرفته اند. به عبارت دیگر این انحصار مانع از حضور فعالانه و خرمندانه مردم شده و در سطح دولت نیز اراده ای برای تقویت مردم و شکستن این انحصارات وجود ندارد.
      ۲- در مورد تذکر دوم : کاملا صحیح فرمودید و یادداشت متناسب با تذکر شما اصلاح شد. در واقع جهت توان مند کردن مردم پازلی از اقدامات ایجابی و سلبی در سطح دولت و مردم نیاز است که فقط بخشی از این پازل با سواد فضای مجازی محقق می شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا