تحلیل خط‌ مشی فضای مجازیشناخت خط‌مشی فضای مجازی

پلتفرم‌ها، قلب اکوسیستم اینترنت اشیاء

پلتفرم‌ها، قلب اکوسیستم اینترنت اشیاء

از کشاورزی هوشمند گرفته تا شهرها و کارخانجات هوشمند همگی نگاهی تحولی به این فناوری دارند و اینترنت اشیاء را به یکی از فناوری‌های به‌روز و موردبحث در محافل علمی تبدیل کرده اند. چیزی که حتی می‌توان آن را انقلاب صنعتی چهارم نامید. نمی‌توان کاربردها و برنامه‌های امروزی را مصداقی اتم برای اینترنت اشیاء در نظر گرفت و باید پذیرفت که این فناوری هنوز یک وعده است و راهی دراز پیش رو دارد. یکی از دلایل مهم برای ناکامی فعلی در دستیابی به اینترنت اشیاء، نداشتن یک اکوسیستم یا زیست‌بوم متناسب با این فناوری است.

اکوسیستم اینترنت اشیاء

معمولاً شرکت‌ها قابلیت و منابع لازم برای ایجاد یک اکوسیستم اینترنت اشیاء مختص به خود را ندارند و درنتیجه همیشه جزئی از یک اکوسیستم قرار می‌گیرند. این بدان معنی است که در اینترنت اشیاء واحد رقابت اکوسیستم‌ها هستند نه شرکت‌ها!

باید توجه داشت که اکوسیستم چیزی فراتر از مجموعه مشارکت‌کنندگان مستقل با منافع فردی و بی رابطه با هم است؛ بلکه زیست‌بوم‌ها مجموعه‌ای از مشارکت‌کنندگان مستقلی‌اند که برای تولید ارزش متقابل تلاش کرده و در حقیقت نوعی وابستگی میان شرکت‌کنندگان ایجاد می‌کند. همه شرکا سرنوشت مشترکی خواهند داشت. افراد آن موقعی موفق خواهند شد که اکوسیستم به موفقیت دست‌یافته باشد و اگر زیست‌بوم با شکست روبه‌رو شود همگی آن‌ها نیز شکست‌خورده‌اند. این روابط پویای پیچیده، کار را برای کسب‌وکارها و شرکت‌ها سخت می‌کند و آن‌ها را در شرایطی سخت برای انتخاب راهبردی یک اکوسیستم حیران می‌کند. بنابراین فهمی بهتر و کامل‌تر از زیست‌بوم‌ها -به‌عنوان واحد رقابت میان بازیگران- برای حکمرانی اینترنت اشیاء بسیار مهم و تعیین‌کننده است.

سه مؤلفه کلیدی توسعه اکوسیستم اینترنت اشیاء که زمینه موفقیت یک زیست‌بوم را فراهم می‌کنند عبارت‌اند از: ۱-پلتفرم اینترنت اشیاء ۲-انتظارات بازار ۳-اثرات شبکه‌ایIOT-graphic

پلتفرم‌ها زمینه و سازه اصلی تشکیل‌دهنده زیست‌بوم‌ها و نقطه توجه بسیاری از سرمایه‌گذاری‌ها و تمرکزها در صنعت است. علی‌رغم کلیدی بودن نقش پلتفرم‌ها دو بخش دیگر نیز چالش‌های بسیاری برای کسب‌وکارها ایجاد می‌کنند. در حقیقت ساخت یک زیست‌بوم اینترنت اشیاء کاری بس دشوار با انبوهی از مؤلفه‌های مرتبط به هم است که باید آن‌ها را موردتوجه قرار داد.

ایجاد یک اکوسیستم چیزی فراتر از داشتن یک پلتفرم و ایجاد ابزارهایی برای توسعه آن است. راه‌اندازی پلتفرم توسط یک شرکت باید بتواند انگیزه‌های صحیح، سیستم‌های حمایتی برای مشارکت‌کنندگان و تعریف نوع رابطه افراد برای مشارکت و همکاری به‌جای رقابت‌های ناسالم را نیز ایجاد کند.

مؤلفه های توسعه اکوسیستم اینترنت اشیاء

مجموعه‌ای از مؤلفه و الزاماتی احصا شده که برای توسعه زیست‌بوم اینترنت اشیاء باید به آن‌ها توجه نمود. این مؤلفه‌ها عبارت‌اند از:

  • پلتفرم: همان‌طور که در بالا نیز اشاره شد، پلتفرم‌ها پایه و اساس اکوسیستم‌های اینترنت اشیاء هستند. شرکت‌ها و کسب‌وکارها باید پلفترمی را مستقر نمایند که انتظارات مشتریان و مشارکت‌کنندگان در توسعه پلفترم مانند کارکرد، قابلیت اعتماد و اطمینان، امنیت و انعطاف‌پذیری را برآورده نماید (انتظارات بازار) و کاربردهایی را در اختیار کاربران قرار دهد که به آن جذب شده و شبکه را گسترده‌تر نمایند.(اثر شبکه‌ای) یک اکوسیستم خوب اینترنت اشیاء نه‌تنها باید بازارهای عمودی ایجاد کرده و نیازها را به‌صورت سفارشی و شخصی‌سازی‌شده پاسخ دهد بلکه باید زمینه فروش محصولات و خدمات IoT را نیز فراهم نماید.
  • ابزارها و واسطه‌های توسعه پلتفرم (APIs): واسط‌های نرم‌افزاری نقش محوری در توسعه اکوسیستم و پلتفرم اینترنت اشیاء دارند. کسب‌وکارها باید درک عمیقی از بازارهای هدف اینترنت اشیاء داشته باشند و متناسب با آن راهبردی برای ابزارهای توسعه اتخاذ نمایند. این رابط‌ها می‌توانند مانع اثر شبکه یا باعث تقویت آن گردند. اگر استفاده از ابزارها و واسطه‌های توسعه سخت باشد یا ارزش کافی ایجاد نکند شرکای اکوسیستم تمایلی به‌صرف زمان و انرژی برای ماندن در آن زیست‌بوم ندارند.
  • اجتماعات (community): برای تشکیل یک اکوسیستم صحیح نیازمند اجتماعی از توسعه‌دهندگانی هستیم که محصولات و خدمات را با استفاده از ابزارهای واسطه‌ای (APIs) توسعه دهند و زمینه‌های نوآوری را فراهم سازند. این عامل بدون هیچ‌گونه هزینه و ریسکی و تنها با به اشتراک گذاشتن ابزارها و منابع توسعه قابل‌دستیابی خواهد بود.
  • مدل‌های درآمد: پلتفرم‌هایی که به دنبال جذب توسعه‌دهندگان و شرکا برای خود هستند باید مدل درآمدی و اشتراکی متناسب با اقتضائات آن تعریف نمایند. البته برخی مدل اشتراکی و برخی دیگر مدل‌های مجوز دهی یا حق امتیاز را ترجیح می‌دهند اما اصل مطلب آن است که انگیزه‌ای ایجاد کند که توسعه‌دهندگان اکوسیستم را گسترش دهند. مدل‌هایی مانند فری­میوم که خدمات را به‌صورت رایگان در اختیار قرار داده و برای امکانات جانبی هزینه‌هایی دریافت می‌کند، می‌تواند مدل مناسبی برای گسترش خدمات و پذیرش اجتماعات توسعه‌دهندگان در زمینه اینترنت اشیاء باشد.
  • کارکردهای حمایتی اکوسیستم: یکی از بحث‌های مهم و مغفول، مسائل درون سازمان و فعالیت‌های حمایتی درونی است. مدیریت مشارکت‌کنندگان در اکوسیستم یکی از مسائل مهمی است که منحصر به استخدام و جذب نبوده و حمایت از توسعه‌دهندگان و شرکا در طول چرخه حیات آن‌ها در سازمان را نیز شامل می‌شود. این دسته از فعالیت‌ها حمایت‌های فنی، بازاریابانه و عملیاتی را در برمی‌گیرد که گاهی نیازمند اختصاص گروهی مجزا برای رسیدگی به آن است.

در پایان، برای ایجاد هماهنگی و همکاری میان اعضاء یک اکوسیستم، یک مدل حکمرانی که قوانین روشن و واضح اکوسیستم را مشخص نماید ضروری است که این مدل باید با در نظر گرفتن این الزامات و مؤلفه‌ها تعیین گردد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا